سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

جمعی از آزادگان دوران دفاع مقدس و تعدادی از جوانان عضو کانون فرهنگی یاران امام موسی صدر با سید محمد خاتمی دیدار کردند.
http://www.iranvij.ir/wp-content/uploads/2012/03/49007_960.jpg
رییس جمهوری پیشین ایران در سخنانی مجددا از اوضاع سیاسی جاری در این کشور و همچنین وجود فساد انتقاد کرد و گفت: «سیستم غلط است؛ سیستمی که یک مورد سوء استفاده آن 3 هزار میلیارد تومان است، در بقیه موارد چگونه است؟!» وی همچنین درباره انتخابات نیز گفت: «انتخابات و حکومت مال شما! بیایید فضا را باز کنید.»
http://www.entekhab.ir/files/fa/news/1391/6/24/26363_891.jpg
اهم اظهارات وی در پی می آید:
http://daynews.ir/static/news/10222.jpg
* شما ارزنده ترین نیروهای جامعه ما و انقلاب ما هستید؛ کسانی که همپای شهدا به جبهه ها رفتید و با آمادگی برای شهادت در آن جبهه ها بودید. گرچه خداوند خواست که بمانید و به مردم و انقلاب خدمت کنید، اما مثل شهیدان هستید و اجر آنها را دارید و در جایگاهی مانند آنها هستید. شاید برخی از شما علاوه بر آزادگی جانباز هم باشید و در دوران اسارت هم تحمل عجیبی داشتید که این مزیت شما نسبت به سایر ایثارگران است و ان شاء الله به همان اندازه اجر شما زیاد است.
http://media.farsnews.com/Media/8610/ImageReports/8610030051/15_8610030051_L600.jpg
* اگر بناست کسانی باشند که بگوییم تعلق به انقلاب دارند، نسبت به آن حق دارند و حرفشان باید شنیده شود، در درجه اول شما عزیزان هستید. البته شهدای ما حرفهای خودشان را زدند، جانبازان ما هم هستند و همین جا ذکر کنم که افتخارآفرینی های تیم پارالمپیک که تعدادی از جانبازان عزیز هم در آن حضور دارند و همت کردند باعث شادی مردم شدند و من به آنها تبریک گفته و آرزوی موفقیت می کنم.
http://www.news.harvard.edu/gazette/2006/09.14/photos/99-khatami.jpg
* این انقلاب برای چه به وجود آمد؟ چرا این انقلاب شد؟ اهداف همه این جنبش ها این بود که حاکمیت ملت پدید آید و مردم ارباب باشند که خوشبختانه با تعریفی که در جریان انقلاب از اسلام مطرح شد، اسلام هم همین را می خواهد. در حالی که کسانی بودند و الان هم هستند که می گفتند یا اسلام یا آزادی، یا اسلام یا استقلال، یا اسلام یا پیشرفت. در حالی که انقلاب کردیم که هم اسلام داشته باشیم و هم استقلال و آزادی و پشرفت و حاکمیت مردم. این دیدگاه که انسان جای خدا را تنگ می کند مورد قبول ما نبود. همان خدا می خواهد که مردم آزاد باشند، بر سرنوشتشان حاکم باشند، حکومتها را سرکار بیاورند و آنها را مورد بازخواست و نظارت قرار دهند.
http://mtorabi.net/wp-content/uploads/2011/08/%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C.jpg
*اسلامی که ما در انقلابمان در نظر داشتیم دلیل تأکید روی رای مردم و برگزاری این همه انتخابات که در قانون اساسی هم به آن توجه شده است و امام می گفت، همین است. در این اسلام، حتی غیرمسلمانان هم دارای حق و ارج و قدرت است و باید باشد؛ یعنی غیرمسلمانان ایرانی هم احساس می کرد که اگر آن حکومت جبار و خودکامه برود، حکومتی خواهد آمد که آنها هم احساس هویت کنند. مگر امام(ره) در پاریس نمی گفت کمونیستها هم آزادند تا حرف خودشان را بزنند، اما توطئه ممنوع است.
http://www.enekasonline.com/fa/wp-content/uploads/2012/09/87257_315.jpg
* نباید هرکس که مخالف نظر ما بود به اتهام توطئه با او برخورد کنیم و معنای توطئه معلوم است. ما براندازی قانونی نداریم، براندازی یعنی نابودی افراد دیگر. بله! اگر براندازی به این معنا اتفاق افتاد هر حکومتی با او برخورد می کند. به هر حال انقلاب ما اینطور بود و در دنیای امروز که تجت تأثیر استقرار مدرنیته و برآمدن مارکسیسم و بعد نئولیبرالیسم است، که از دل آن انقلاب ما رخ داد، یعنی مردم با انگیزه دینی برای آژادی و استقلال قیام کردند. در شرایطی که می گفتند دوران دین تمام شده و دین افیون توده هاست و دین را با تمام شعارهای آزادیخواهانه و استقلال طلبانه و پیشرفت در تضاد می دیدند، انقلابی پیدا شد که همه اینها را با دین می خواست. دنیا هم منتظر این بود و هست که ببیند انقلاب کدام الگو را عرضه می دارد.
http://www.kermanema.com/upload/Image/IMG_3714(1).jpg
* در دوران اصلاحات با بودجه 20 میلیارد دلاری ما رشد اقتصادی 4/7 درصدی را تجربه کردیم، اشتغال 600 هزار نفری را تجربه کردیم. در حالی که خشکسالی، زلزله و رسیدن قیمت نفت به زیر 10 دلار را داشتیم و گاهی درآمد سالانه مان 10 میلیارد دلار بود در حالی که بودجه را با 19 میلیارد دلار بسته بودیم.
http://tandis.persiangig.com/image/Khatami02b.jpg
* من یک بار در دیدار با حضور رهبری (حدود سال 81) گفتم مملکت ما آماده take off است و همه امکانات را دارد(البته معذرت میخواهم که لفظ فرنگی آن را بکار می برم). همان جا بود که نطفه اولیه چشم انداز بسته شد و بعد از آن در دولت ما تدوین و سپس مورد تایید رهبری قرار گرفت. در سال 67 که جنگ تمام شده بود مملکت واقعا ویران بود و بعد دولت سازندگی آغاز بکار کرد. البته حتماً دولت بنده و آقایان هاشمی و موسوی اشکالاتی داشته است، اما واقعا ممکلت از سقوط و فرسودگی بیرون آمد. بسیاری از مسائل امروز، در همان زمانها زیر بنایش گذاشته شد. البته در زمانی تورم به بیش از 40 درصد هم رسید اما کنترل شد و در دوران من به کمترین حد خود رسید یعنی حدود 11 درصد و بعد ارز با همت مرحوم دکتر نوربخش و آقای دکتر ستاری فر و دولت تک نرخی شدو این اقدام بسیار حیاتی بود که هم منشاء بسیاری از فسادها را می خشکاند و هم از سرمایه ملی حفاظت می شد و این اقدام بزرگ ممکن بود دوباره تورم را سرسام آور افزایش دهد، ولی با همت دوستان چنین امری اتفاق نیفتاد، بلکه از یازده و اندی درصد به حدود 15 درصد رسید و بلافاصله هم از سال بعد از تک نرخی شدن شروع به کاهش کرد. اما الان با این همه درآمد تورم بالا می رود و بیکاری زیاد شده است. ما با رشد صنعتی 14 درصدی و رشد کشاورزی 11 درصدی و رشد بالای سرمایه گذاری توانستیم 600 هزار شغل ایجاد کنیم. اما الان چطور ممکن است رشد اقتصادی زیر 2 درصد باشد اما 2 میلیون شغل ایجاد شود؟! مگر اینکه معجزه شود!
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/e/e9/Flickr_-_World_Economic_Forum_-_Mohammad_Khatami_-_World_Economic_Forum_Annual_Meeting_Davos_2004.jpg
* در همین 3 سال اخیر با آزادی کامل چه دروغهایی گفته شد و چه نسبتهایی به افراد داده شد که این مسائل الگوسازی ما را با مشکل مواجه می کند. همچنین در عرصه سیاسی باید در استقرار آزادی های اساسی و دفاع از آن الگو باشیم. من الان هم معتقدم که انقلابی بودن یعنی الگوسازی؛ اگر در چشم انداز هم پیش بینی کردیم که در منطقه قدرت اول باشیم، باید ببینیم که آیا اینطور هستیم؟
http://ghoolabad.com/media2/image/seyed_mohammad_khatami_pooster.jpg
* وقتی که ما رشد 8 درصد داشته باشیم می توانیم با ترکیه و کشورهای مشابه آن رقابت کنیم. اگر تاکنون در این حد نبوده ایم، از این به بعد باید به رشد 15درصدی برسیم تا به آنها برسیم؛ یا شاید در آن صورت هم نرسیم. چگونه می توانیم برسیم؟ اگر افرادی دلشان برای انقلاب و جامعه می سوزد و حرفی می زنند، برای رسیدن به همین اهداف است.
http://safirnews.com/gallery/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C/%D8%A7%D8%B5%D9%84%D9%84%D8%A7%D8%AD%20%D8%B7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86/%D8%A7%D9%81%D8%B7%D8%A7%D8%B1/_MG_8934.jpg
* من همین جا در مورد پارادوکسی که وجود دارد و در این جمع هم به آن اشاره شد، مطلبی را بگویم. روشها و سیاستهای موجود اصلاً صحیح نیست و در درجه اول به ضرر خود نظام است. از طرف دیگر ما نمی خواهیم که خدای نکرده اوضاع به کلی به هم بخورد.
http://safirnews.com/gallery/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C/%D8%A7%D8%B5%D9%84%D9%84%D8%A7%D8%AD%20%D8%B7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86/%D8%A7%D9%81%D8%B7%D8%A7%D8%B1/_MG_8898.jpg
* ما می گوییم حضرات محترم! شما بمانید، اما بگذارید انتقاد کنیم و بگذارید روشها اصلاح شود. اگر اصلاح شود نظام می ماند و اگر نشود، حتی اگر ما هم نخواهیم در آینده مشکلاتی پیدا می شود؛ دلزدگی نیروها و رفتن جوانان از ایران یا اعتراض آنها به وضع موجود خطر بزرگی است.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/9/9c/Flickr_-_World_Economic_Forum_-_Mohammad_Khatami,_Klaus_Schwab_-_World_Economic_Forum_Annual_Meeting_Davos_2004.jpg
* تنها راه موجود اصلاحات است و من راهی دیگر نمی شناسم. ما اعلام کرده ایم و نمی خواهیم نظام از بین برود زیرا به آن دلبسته ایم؛ حتی بیش از کسانی که امروز ادعای دفاع از نظام را دارند.
http://www.parsine.com/files/fa/news/1391/3/28/28963_563.jpg
* امروز اختلاف طبقاتی شدیدی در جامعه به وجود امده و طبقات جدیدی با ثروتهای کلان به وجود آمده اند که البته نمی خواهم بگویم ثروت همه آنها نامشروع است اما سیستم غلط است؛ سیستمی که یک مورد سوء استفاده آن 3 هزار میلیارد تومان است، در بقیه موارد چگونه است؟!
http://media.farsnews.com/Media/8607/ImageReports/8607040769/1_8607040769_L600.jpg
* اگر در دولت ما یک پرونده سوء استفاده پنج میلیاردی پیدا می شد، کفن پوشان به خیابانها می ریختند.
* البته خدا را شکر که در همین قوه قضاییه یک مورد که مدیر درجه یک یا پایین تر اصلاحات به اتهام سوء استفاده محکوم شود نبود؛ البته نمی گویم هیچ تخلفی رخ نداده بود، ولی برخی موارد واقعا بی عدالتی بود.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/4/4d/President_khatami_in_wsis_2.jpg
* حضرات محترم! راهی جز این نیست که به وحدت برسیم؛ معنی وحدت حذف یک گروه نیست. وقتی یک جریان قدرت دارد که همه، غیر از خودش، را غیر خودی می داند و به جریان دیگر بگوید که نابود شود یا تسلیم او شود، اینکه وحدت نیست. وحدت یعنی وضع مشترکی با تمام اختلاف سلیقه ها پیدا کنیم و مردم آزاد باشند تا انتخاب کنند که این راه نجات دهنده مملکت است.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/5/8/63913_861.jpg
* الان هم اگر فضا باز شود، اولین نتیجه آن انتخابات پرشور خواهد بود که همه از آن سود خواهند برد و تهدیدات خارجی هم برطرف می شود یا کاهش می یابد. یکی از دوستان گفت وقتی شما را به انتخابات راه نمی دهند، چرا حرف از انتخابات می زنید؟ بله؛ انتخابات حق مسلم یکایک مردم است، ولی مهم این است که راه برای حضور همگان طبق قانون باز باشد.

http://safirnews.com/gallery/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C/%D8%A7%D8%B5%D9%84%D9%84%D8%A7%D8%AD%20%D8%B7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86/%D8%A7%D9%81%D8%B7%D8%A7%D8%B1/_MG_8910.jpg

و از یاد نبریم که دشمنانی داریم که "اصل" را نمی خواهند؛ نه اینکه این جناح و آن جناح را نخواهند، اصلا جمهوری اسلامی را نمی خواهند.
http://www.a3mooni.com/parantez/wp-content/uploads/2009/01/khatami.jpg
*  باید شرایطی را فراهم آورد که اولا همه جناح ها و جریان ها امکان حضور در عرصه انتخابات را داشته باشند و ثانیا مردم دلزده دویاره اشتیاق به حضور پیدا کنند که چندان نشانه های این وضع را نمی بینیم.
http://hadiabyar.com/weblog/wp-content/uploads/2009/06/mohamad-khatami.jpg
* نکته دیگر این که در دوران ما هم نقص و عیب بود، در آن دوران توقعاتی ایجاد شد که در جریان اصلاحات نبود و عملی هم نبود، اما طرف مقابل را جری کرد که به همین بهانه با جریان اصلاحات برخورد کنند. یعنی بعضی تندروی ها که طرف مقابل را عصبانی کرد در اتفاقات بعدی اثر گذاشت. الان هم ما می گوییم "انتخابات و دولت مال شما! بیایید فضا را باز کنید؛ ما می خواهیم جریان اصلاحات را نقد کنیم! می خواهیم با آزادی و امنیت دور هم بنشینیم! نه اینکه بگویید در حال توطئه هستند! آزادی تأمین شود، فضای امنیتی برچیده شود، حکومت باشد برای خودتان! البته مطلوب این است که یک انتخابات آزاد و واقعاً اطمینان بخشی برگزار شود که مردم بتوانند آزادانه انتخاب کنند.


هفته هشتم لیگ برتر

شنبه 25 شهریور ماه 1391

دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و راه آهن شهر ری  
استقلال- راه آهن
ورزشگاه آزادی تهران

  دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و راه آهن شهر ری 
تماشاگر: حدود 10 هزار نفر

Rouhollah Vahdati-4-13.jpg 
داور: علیرضا فغانی با کمک های علیرضا کهوری و سجاد طوری.. داور چهارم: اشکان خورشیدی

دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و راه آهن شهر ری

گل: آرش برهانی دقیقه 10 و میثم بائو 82 برای استقلال

Rouhollah Vahdati-6-12.jpg 
کارت زرد: فریدون زندی از استقلال،محمدرضا مامانی از راه آهن

دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و راه آهن شهر ری 
استقلال: سید مهدی رحمتی، پژمان منتظری، جی لوید ساموئل (60 فریدون زندی)، میثم حسینی، علی حمودی (75 میثم بائو)، خسرو حیدری، امیر حسین صادقی، فابیو جانواریو، جواد نکونام، رودریگو توزی (64 امین منوچهری) و آرش برهانی  سرمربی: امیر قلعه نویی

 
راه آهن: فرشید کریمی، پیروز قربانی، ابراهیم کریمی، مهدی زارعی، حامد نورمحمدی، حسین کعبی (46 بهشاد یاورزاده)، فرزاد آشوبی، مهرداد کفشگری (79 محمدرضا مامانی)، بهادر عبدی، حسین پاشایی (61 مجتبی شیری)، علیرضا عباسفرد. سرمربی: علی دایی
دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و راه آهن شهر ری 
دقایق حساس:
دقیقه 3: اشتباه بزرگ سیدمهدی رحمتی، عباسفرد را در دو قدمی دروازه صاحب توپ کرد اما مهاجم اسبق استقلال، به شکلی عجیب این توپ را گل نکرد

دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و راه آهن شهر ری

دقیقه 9: فرار خسرو حیدری از سمت راست و ارسال خطرناک او به کرنر تبدیل شد

دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و راه آهن شهر ری 

دقیقه 11: یک دقیقه بعد از گل استقلال، باز هم حمودی از راست نفوذ کرد، پاس به عقب خوب مدافع راست استقلال در فضایی مناسب به جانواریو رسید اما شوت محکم جانواریو در چارچوب نبود

 
دقیقه 20: کرنری که به بیرون از هجده قدم فرستاده شده بود، با ضربه فنی خسرو حیدری همراه شد اما این توپ راهی به دروازه فرشید کریمی نداشت

 
دقیقه 22: سانتر حامد نورمحمدی از سمت راست، با ضربه سر فرزاد آشوبی به یک موقعیت خطرناک برای راه آهن تبدیل شد اما این توپ هم از کنار دروازه به بیرون رفت
دقیقه 48: ارسال بهشاد یاورزاده و ضربه سر آرام عباسفرد، توپ را در اختیار مهدی رحمتی قرار داد

 

دقیقه 50: شوت سرضرب بهشاد یاورزاده را مهدی رحمتی در سینه کشید. راه آهن نیمه دوم را بهتر آغاز کرده است
دقیقه 55: فرزاد آشوبی بعد از چند قدم پیشروی و عبور از میثم حسینی، از داخل هجده قدم با پای چپ به توپ ضربه زد.. این توپ به شکل خطرناکی از کنار دروازه بیرون رفت

دقیقه 65: شوت از راه دور فابیو جانواریو با عکس العمل فرشید کریمی به زمین بازگشت

 

دقیقه 74: عباسفرد با سر توپ را برای بهادر عبدی ساخت. هافبک راه آهن در شرایطی که می توانست توپ را با پا در موقعیتی تک به تک به گل تبدیل کند، تصمیم گرفت توپ را در ارتفاع کم با ضربه سر بزند اما سایه توپ را زد و رحمتی به سادگی توپ را جمع کرد

 
دقیقه 77: باز هم عباسفرد ضربه سر را بالاتر از مدافعان میانی استقلال زد ولی توپ او در چارچوب نبود

 
دقیقه 81: ضربه ایستگاهی عالی فریدون زندی بعد از اصابت به تیر افقی به بیرون رفت

میثم بائو 
دقیقه 90: روی یک ضد حمله بازیکنان استقلال در موقعیت 4 به 2 صاحب توپ شدند اما آرش برهانی با وجود اینکه یک مدافع را به خوبی جا گذاشت، توپ را از دست داد. در یک رفت و برگشت، به شکل عجیبی توپ به جانواریو رسید اما او هم توپ را خودخواهانه به بیرون زد

شرح گل ها:
استقلال 1-0: علی حمودی از راست نفوذ کرد و ارسال کوتاه او در سمت دیگر محوطه هجده قدم به میثم حسینی رسید. پاس زمینی مدافع چپ استقلال در دهانه دروازه با بغل پای آرش برهانی به گل تبدیل شد

دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و راه آهن شهر ری 
استقلال 2-0: میثم بائو با شوت پای چپ از پشت هجده قدم دروازه فرشید کریمی را فرو ریخت

 

پنالتی از دست رفته: 
 فرزاد آشوبی در محوطه هجده قدم با سر به توپ ضربه زد و این توپ در آغوش مهدی رحمتی جای گرفت اما فغانی، برخورد میثم حسینی با آشوبی را خطا تشخیص داد و به علامت پنالتی در سوت خود دمید. اعلام این خطا با واکنش استقلالی ها مواجه شد چرا که معتقد بودند این برخورد در محوطه هجده قدم عمدی نبود.

بعد از توقفی نسبتاً طولانی که به دلیل مصدومیت حسینی و آشوبی پیش آمده بود، بالاخره بهادر عبدی پشت توپ ایستاد ولی ضربه شماره 10 راه آهن با واکنش عالی مهدی رحمتی به کرنر تبدیل شد


اتفاق ویژه:
استقلال که تا پیش از این بازی فقط 4 گل زده بود و صاحب یکی از ضعیف ترین خطوط حمله لیگ بود، برای اولین بار در لیگ دوازدهم با اختلاف بیش از یک گل به برتری رسید. گل دقیقه دهم آرش برهانی، اولین گل استقلال در نیمه اول مسابقات این فصل بود


بهترین بازیکن:


در خط دفاعی استقلال پژمان منتظری روز خوبی را پشت سر گذاشت و مهدی رحمتی با مهار یک ضربه پنالتی اجازه بازگشت راه آهن به بازی را نداد اما بهترین بازیکن استقلال آرش برهانی بود که بی امان دوید و خیلی زود استقلال را فشار بازی خلاص کرد. هرچند برهانی در ادامه بازی یکی دو موقعیت خوب را هم از دست داد


رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: متحجران از همان روزهای اول پیروزی انقلاب موافق جمهوریت نظام نبودند اما صدای آنها خیلی رسا نبود.

http://www.navideshahed.com/attachment/1386/10/85970.jpg

آیت‌الله اکبر هاشمی‌رفسنجانی با بیان اینکه الان صدای متحجران از ابتدای انقلاب بلندتر شده ‌است ولی راه ما همان جمهوری اسلامی است، افزود: در چارچوب اسلام و با نظر مردم، ما می‌خواستیم هم مردم را داشته‌ باشیم و هم اسلام را، مردم هم همین را می‌خواستند.

http://www.alborznews.net/files/fa/news/1388/11/26/8321_469.jpg

وی اظهار داشت: ما قبل از پیروزی انقلاب هروقت بحث از شکل حکومت می‌شد، می‌گفتیم اصل حکومت مهم است، شکل آن را مردم باید انتخاب کنند. ما در این مورد چیزی از امام (ره) نشنیده ‌بودیم، جز بحث‌های ولایت‌فقیه ایشان. ایشان از سال 48 در نجف بحث ولایت‌فقیه را شروع کردند.

http://khabaronline.ir/Images/News/Larg_Pic/9-6-1391/IMAGE634819341731042968.jpg

مدتی طول کشید، بعد هم چاپ و منتشر شد. خب، معلوم شد که ایشان در همین نظام جمهوری «ولایت‌فقیه» را پذیرفته‌‌اند و این همان‌ چیزی بود که بعداً بعد اسلامی قضیه بود.

http://www.alborznews.net/files/fa/news/1388/11/26/8317_364.jpg

هاشمی‌رفسنجانی با تاکید بر اینکه «نظام جمهوری اسلامی نظر خاص امام(ره) و حاکی از پذیرش ولایت‌فقیه در قالب جمهوری» بود، متحجران را مهم‌ترین دشمن تفکر «اسلام مردمی» برشمرد. متن گفت?وگوی کوتاه وی را در ادامه می‌خوانید.

http://www.fararu.com/images/docs/000019/n00019443-r-b-000.jpg

فاصله تاریخی بسیار کوتاهی بین 22 بهمن 57 و 12 فروردین 58 وجود دارد که این فاصله با توجه به اعتمادی که مردم به حضرت امام(ره) داشتند، نوعی عدم طلب رفراندوم مجدد را تداعی می‌کند.

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/06/14/13910614122722984_PhotoL.jpg

شما به‌عنوان یکی از معدود چهره‌هایی که همزمان درسال 58 و امروز نقش‌آفرینی موثری در عرصه نظام دارید، چه تحلیلی از رجوع حضرت امام(ره) در آن فاصله کوتاه و در آن ایام به‌خصوص به رفراندوم در رابطه با همه‌پرسی 12 فروردین 58 ارائه می‌فرمایید؟

http://server32.irna.com/filesystem/85/01/27/882815-58-51.jpg

بله، آنطور که شما گفتید، مردم خودشان انقلاب کرده‌ بودند؛ رهبری امام را با دل و جان پذیرفته‌ بودند، مشکلی هم نداشتند که با شورای انقلاب مدت‌ها کار بکنند، ولی امام یک «نظر خاصی» داشتند و معتقد بودند که ما هرچه زودتر کار کشور را به دست خود مردم بدهیم،«بهتر» است. مردم «خودشان» تصمیم بگیرند، «خودشان» فکر کنند، «خودشان» اجرا کنند و با نظام همراهی کنند و برایشان روشن باشد که کار، کار خودشان است، یعنی همان‌ که روح اسلام است و همان‌ که امروز دنیا مدعی است حکومت «مردم بر مردم» است.

http://www.khabaronline.ir/Images/News/Larg_Pic/16-5-1391/IMAGE634798746261620385.jpg

این سوالی که امروز شما می‌کنید را همان ماه‌های بعد از پیروزی معمولاً خارجی‌هایی که پیش ما می‌آمدند، مطرح می‌کردند. آنها می‌گفتند انقلاب‌ها معمولاً سال‌ها می‌گذرد تا نظام‌شان و قانون اساسی‌‌شان را بنویسند و تصویب کنند.

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/06/14/13910614101008890_PhotoL.jpg

چرا شما اینقدر عجله کردید، باید تجربه به‌دست می‌آوردید و نظام‌های دنیا را بیشتر مطالعه می‌کردید. ما هم جوابمان همین بود که این خواست امام بود. امام در نخستین صحبتی که در موقع نصب مهندس بازرگان به نخست‌وزیری موقت کردند، همین ماموریت را به ایشان دادند که ایشان این دوره موقت را اداره کنند، مجلس تشکیل دهند و قانون اساسی را به تصویب برسانند.

http://www.khabaronline.ir/Images/News/Larg_Pic/16-5-1391/IMAGE634798746252572369.jpg

درست همین‌ها را می‌خواستند در زمان معین و کوتاه انجام دهند. بله، اگر صبر می‌کردیم، شاید پخته‌تر از این می‌توانستیم قانون اساسی را بنویسیم که احتیاج به بازنگری بعد از 10 سال نباشد. ولی فواید اینکه زود خود مردم را متصدی کار خودشان بکنیم، بیشتر بود. اعتماد به مردم را خوب نشان داد. تجربه ما در این رابطه موفق بود. بعداً هم فرصت شد که قانون اساسی را تا آنجا که مایل بودیم، اصلاح بکنیم.

http://parandeyebibak.persiangig.com/bahaar.jpg

شبهه بزرگی بر حقیقت شاهکار فلسفه سیاسی حضرت امام(ره) به نام «جمهوری اسلامی» از سوی برخی در جایگاه‌های متفاوت در ادوار مختلف ایراد شده و آن مبتنی بر این‌ نکته است که حضرت امام(ره) بر روشی «غیر» از جمهوری اسلامی برای اداره کشور معتقد بودند. اما بنا به مصالحی در آن ایام به جمهوری اسلامی «رضایت» دادند. حضرتعالی به‌عنوان یکی از منادیان قدیمی اندیشه سیاسی حضرت امام(ره) چه پاسخی بر این شبهه دارید؟

http://basir-news.com/wp-content/uploads/2012/02/hashemi1.jpg

نمی‌دانم کسانی که می‌گویند ایشان روش دیگری در نظر داشتند به چه استدلال می‌کنند و آن چه بوده؟ ما که چنین چیز مشخصی ندیدیم. ما قبل از پیروزی انقلاب هروقت بحث از شکل حکومت می‌شد، می‌گفتیم اصل حکومت مهم است، شکل آن را مردم باید انتخاب کنند.

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2012/09/850599_orig.jpg

ما در این مورد چیزی از امام (ره) نشنیده ‌بودیم جز بحث‌های ولایت‌فقیه ایشان. ایشان از سال 48 در نجف بحث ولایت‌فقیه را شروع کردند. مدتی طول کشید، بعد هم چاپ و منتشر شد.

http://img4up.com/up2/53871571287375508057.jpg

خب، معلوم شد که ایشان در همین نظام جمهوری «ولایت‌فقیه» را پذیرفته‌‌اند و این همان‌ چیزی بود که بعداً بعد اسلامی قضیه بود. اینکه شما می‌گویید قبلاً نظریه دیگری بوده و عوض شده، من خبر ندارم.

http://rajanews.com/Files_Upload/67683.jpg

شما به‌طور معمول همواره تاکید می‌کنید بر اینکه جمهوری‌اسلامی از سوی دو دشمن به‌خصوص «دو اندیشه» تهدید می‌شود. یک اندیشه که ریشه در سکولاریسم دارد و یک اندیشه که ریشه در تحجر دارد. هرکدام از اینها به‌صورت دو خط موازی یک هدف مشترک را تعقیب می‌کنند.

http://ilna.ir/news/mi_news/Original/1391/06/Big/4693-739.jpg

تحلیل‌تان از این منظر به جهت به‌کارگیری عنوان «جمهوری اسلامی» برای غلبه همزمان براین دو اندیشه از سوی حضرت امام(ره) چگونه ‌است؟

http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up2/54228388788825260649.jpg

آن موقع‌ها همین بحث?ها بود. یعنی همان موقع وقتی می‌خواستیم نظام‌مان را شکل بدهیم و رفراندوم کنیم. در سوالی که باید از مردم بکنیم. در شورای انقلاب بحث می‌شد. جمعی می‌گفتند که فقط جمهوری، بعضی می‌گفتند جمهوری دموکراتیک، بعضی می‌گفتند جمهوری اسلامی. چون این در شعارهای مردم آمده بود و کسانی که در صحنه‌ها حاضر بودند و شعار می‌دادند «استقلال، آزادی، جمهوری‌اسلامی»?و ما نهایتاً می‌خواستیم به رای مردم احترام بگذاریم.

http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1391/4/10/178793_174.jpg

کسی هم تا آن موقع مخالفت نمی‌‌کرد. اسم‌های دیگری هم بود. وقتی که بحث‌هایمان را خدمت حضرت امام(ره) بردیم، ایشان گفتند که ما جمهوری اسلامی را به رای می‌گذاریم. همین کار را هم کردند. یعنی با نظر ایشان بود.

http://www.entekhab.ir/files/fa/news/1391/6/9/25701_437.jpg

در آن موقع ایشان هنوز آنطور نبودند که در این‌‌گونه مسائل نخواهند دخالت کنند، نظرشان را می‌دادند کسی هم با نظر ایشان مخالفت نمی‌کرد. اکثریت شورا هم همین را می‌خواستند. منظور ما هم همین بود.

http://www.web.iran-forum.ir/uploads/posts/2010-11/1290671197_k12.jpg

یعنی هم باید در چارچوب اسلام باشد، هم جمهوری باشد، یعنی باید رای مردم باشد. چون فرض ما براین بود که ملت ما مسلمان است، انقلابمان اسلامی است و شروع نهضت هم برپایه اسلام بود، خواست مردم هم همین بود. ما می‌خواستیم هم مردم را داشته‌ باشیم و هم اسلام را مردم هم همین را می‌خواستند و رای بالایی هم دادند.

http://24onlinenews.ir/images/2012/5/12-5-9-33611.jpg

دشمنان دیروز حضرت امام(ره) و بالاخص لفظ جمهوری اسلامی را همچنان فعال می‌بینید؟ و چه توصیه‌ای برای مردم و نسل جوان در تقابل با ترفندهای پیچیده آنها دارید؟

http://www.asriran.com/files/fa/news/1388/10/12/124290_190.jpg

می‌بینم. در آن زمان هم اینها بود. یعنی عده‌ای جمهوری بدون اسلام می‌خواستند که آنها هم خودشان سکولار نبودند ولی می‌گفتند همین کلمه کافی است.

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2010/12/605291_orig.jpg

عده‌ای هم بودند که خیلی صریح می‌گفتند همین کلمه کافی است، متحجران همان موقع?هم بود. بعضی‌ها موافق جمهوریت هم نبودند، منتها صدای آنها خیلی رسا نبود، چون آنها در انقلاب شرکت نداشتند. اما آن طرفی‌ها زیاد بودند. الان در داخل ایران صدای متحجرین مقداری از آنها بلندتر شده ‌است.

http://media.farsnews.com/Media/8503/ImageReports/8503150186/22_8503150186_L600.jpg

گرچه در فضای جهانی شاید آن صداها بلندتر باشد ولی بله، با یک مقدار تفاوت همین جورها بود. راه ما همان جمهوری اسلامی است. در چارچوب اسلام و با نظر مردم.


هفته ششم لیگ برتر. جمعه 3 شهریور ،ورزشگاه آزادی ،تعداد تماشاگران : 105 هزار نفر

داور : محسن ترکی

دیدار تیم های فوتبال پرسپولیس و استقلال

اخطار :پولادی، فشنگچی (پرسپولیس )، اکبرپور و عمران زاده ( استقلال)

 استقلال: مهدی رحمتی، حنیف عمران زاده، هاشم بیک زاده، امیرحسین صادقی، پژمان منتظری، علی حمودی(58 امین منوچهری)، جواد نکونام، فریدون زندی(83 توزی)، جانواریو، آرش برهانی(78 ساموئل )، سیاوش اکبرپور

 

سرمربی : امیر قلعه‌نوعی

پرسپولیس : نیلسون، سید جلال حسینی، محسن بنگر، رضا نورمحمدی، مهرداد پولادی،‌ مهدی مهدوی کیا، حسین ماهینی، امیرحسین فشنگچی، علی کریمی(86 نوری)، غلامرضا رضایی و محمد قاضی(76 انصاری قرد)

khoshkho-6.jpg

سرمربی : ژوزه مانوئل

شرح بازی در نیمه اول:
اگرچه کندتر از همیشه اما بازی دو تیم پرسپولیس و استقلال در نیمه اول جذاب و پرتب و تاب بود. 

 
محسن ترکی 39 ساله که پنجمین قضاوت خود در دربی تهران را تجربه می‌کند، نخستین خطای تاثیرگذار را به سود تیم استقلال اعلام کرد که دو ارسال جانواریو روی دروازه پرسپولیسی‌ها نتیجه‌ای را برای آبی‌پوشان در بر نداشت.

 
 پس از این دو موقعیت، دوندگی بازیکنان پرسپولیس و اشتباهات خط دفاع استقلال باعث شد جریان بازی به سود سرخپوشان باز گردد. در دقیقه 5 مسابقه ارسال مهرداد پولادی از نقطه کرنر جناح راست، با ضربه زیبای علی کریمی همراه شد که دیر عمودی دروازه مانع از به ثمر رسیدن گل نخست بازی شد.

 
 دو دقیقه بعد فرصت طلبی غلامرضا رضایی با اشتباه پژمان منتظری همراه شد تا این بازیکن در یک و دو با محمد قاضی صاحب موقعیت گلزنی شود اما ضربه محکم وی ابتدا بصورت ناقص توسط رحمتی و سپس به‌وسیله مدافعان آبی‌پوش این توپ دفع شد. 

دیدار تیم های فوتبال استقلال و پرسپولیس 
در 10 دقیقه ابتدایی مسابقه روند بازی در اختیار تیم پرسپولیس بود اما پس از ارسال‌های متعدد و بدون نتیجه سرخپوشان، شاگردان قلعه‌نویی با حفظ توپ بیشتر سعی کردند خود را از فشار حملات حریف خارج کنند. نخستین اخطار بازی دقیقه 16 به مهرداد پولادی نشان داده شد.

ژوزه سرمربی تیم پرسپولیس

منتظری که اشتباهش مقابل رضایی را در صحنه‌ای مشکوک به خطا جبران کرد، پس از عبور از یکی دو بازیکن پرسپولیس توسط پولادی متوقف شد تا ترکی کارت زرد را برابر دیدگاه شماره 16 سرخپوشان قرار دهد. مانوئل ژوزه به تصمیم داور به خاطر نادیده گرفتن خطا روی رضایی اعتراض کرد.

دیدار تیم های فوتبال پرسپولیس و استقلال

در این دقایق اشتباهات بازیکنان دو تیم از کیفیت بازی کاست اما شوت پرقدرت جانواریو در دقیقه 21 که از کنار دروازه تیم پرسپولیس به اوت رفت، سردی بازی را از بین برد.

دیدار تیم های فوتبال پرسپولیس و استقلال 
 از دقیقه 22 بازی بار دیگر پرسپولیسی‌ها با استفاده از فضای کنار زمین، روند مسابقه را در دست گرفتند که در دقیقه 25 خطای سیاوش اکبرپور روی محسن بنگر، باعث شد ترکی دومین کارت زرد بازی را با این مهاجم استقلال نشان دهد. دو ارسال مهدوی‌کیا در این دقایق توسط بازیکنان استقلال دفع شد و نتیجه‌ای برای سرخپوشان نداشت. 

دیدار تیم های فوتبال پرسپولیس و استقلال

حرکات جالب مهدوی‌کیا و پاس‌های علی کریمی در این دقایق رای به برتری سرخپوشان داده بود، هرچند استقلالی‌ها برای رسیدن به دروازه‌ حریف و خروج از این فشار سرخپوشان، به پاس‌های عمقی زندی و جانواریو و فرارهای برهانی و اکبرپور دل بسته بودند.

دیدار تیم های فوتبال پرسپولیس و استقلال

البته جواد نکونام در دقیقه 28 شانس گلزنی از راه دور را امتحان کرد اما شوت وی با فاصله زیاد از روی دروازه نیلسون راهی اوت شد.
 دومین موقعیت مهم نیمه نخست را هم علی کریمی بوجود آورد. شماره هشت سرخپوشان در دقیقه 31 با یک حرکت انفجاری 3-4 بازیکن آبی‌پوشان را از پیش رو برداشت و با پاس در عرض خود، قاضی را در موقعیت تک به تک قرار داد اما مهاجم پرسپولیس قدر این توپ را با زدن یک ضربه بسیار بد ندانست. 

دیدار تیم های فوتبال پرسپولیس و استقلال

خطای شدید حنیف عمران‌زاده روی محمد قاضی در دقیقه 38 ترکی را وارد کرد سومین کارت زرد مسابقه را به این مدافع استقلال نشان دهد. مهدی مهدوی‌کیا پشت این ضربه قرار گرفت و شوت محکم کاپیتان پرسپولیس با واکنشی جالب توسط کاپیتان استقلال مهار شد.

دیدار تیم های فوتبال پرسپولیس و استقلال 
 این آخرین اتفاق مهم نیمه ای بد که با برتری نسبی پرسپولیس به پایان رسید. بازی در این نیمه با کندی مفرظ دنبال شد و مهرداد پولادی بدون شک بهترین بازیکن زمین بود. به جز او علی کریمی ، جلال حسینی و مهدوی کیا در پرسپولیس و فابیو جانوآریو و پژمان منتطری در استقلال نمایش چشم نوازی داشتند. 

 نیمه دوم:

 
استقلال نیمه دون را با یک تغییر عجیب آغاز کرده است. امیرقلعه نویی حنیف عمران زاده را به خط حمله فرستاده تا او با تاثیر روی ارسالهای بلند تغییراتی در آهنگ تهاجمی ناموفق استقلال بدهد. او حالا در نقشی است که مهدی هاشمی نسب در داربی نعرف یک دهه پیش برای آبی ها انجام داده بود. 

 
در دقیقه 60 بازی در حالیکه علی کریمی قصد ارسال کرنر را داشت ، طرفداران استقلال با پرتاب اشیای نختلف به سمت او دقایقی بازی را متوقف کردند. این ضربه  کرنر خطرناک با تاثیر قاضی تبدیل به یک ضربه دروازه شد. 

دیدار تیم های فوتبال استقلال و پرسپولیس 
پیراهن محسن بنگر روی همین کرنر توسط جواد نکونام پاره شد و او مجبور شد یک پیراهن دیگر روی این لباس بپوشد. 

دیدار تیم های فوتبال استقلال و پرسپولیس

استقلال در نیم ساعت پایانی بازی با حضور امین منوچهری بازهم عمران زاده را در قلب دفاع در خدمت خواهد داشت.

دیدار تیم های فوتبال پرسپولیس و استقلال 
در دقیقه 66 این پرسپولیسی ها بودند که پرتاب اشیا را تلافی کردند. گوجه فرنگی و سنگ از اموالی بود که به عنوان شاهد ضبط شد!آنها این اشیا را به سمت جانواریو پرتاب می کردند تا بازهم بازی یکی دو دقیقه متوقف شود. پرتاب سنگ بعد از این صحنه بازهم ادامه یافت تا  عمران زاده ، توپ جمع کن و کمک داور دقایقی به وسط زمین پناه ببرند.

دیدار تیم های فوتبال پرسپولیس و استقلال

این پرتابها بالاخره به هدف خورد و عمران زاده را نقش بر زمین کرد. فعل و انفعالات به جایی رسید که محسن ترکی توپ را بردارد و به آن سوی زمین برود به این امید که با این تهدید طرفداران خاطی دست از این کار بردارند.این اتفاقات بازی را 5 دقیقه کشت .

دیدار تیم های فوتبال پرسپولیس و استقلال 
مانوئل در ده دقیه پایانی انصاری قرد را به بازی آورد تا شاید با استفاده از سرعت او تغییری ایجاد کند. استقلال هم ساموئل و توزی را به زمین فرستاده است. 

بازی در 15 دقیقه پایانی کاملا ملا آور دنبال شد و انگار بازیکنان هردوتیم منتظر پایان بازی بودند. تنها موقعیت این لحظات  شوت توزی بود که به بیرون رفت. 


آخرین موقعیت این بازی را بیگ زاده با شوتی از فاصله 45 متری خلق کرد که این توپ با همین مقدار اختلاف بیرون رفت!


بهترین بازیکن: مهدی مهدوی کیا کاپیتان پرسپولیس در تمام بازی خوب و موثر بازی کرد و می تواند شایسته عنوان بهترین بازیکن باشد.

فریدون زندی بازیکن تیم استقلال پس از پایان بازی 

آرش برهانی بازیکن تیم استقلال پس از پایان بازی 
اتفاق ویژه:بازی بسیار بد دو تیم در نیمه دوم باورکردنی نبود اما طرفداران دو تیم با پرتاب سنگ سهم زیادی در آن داشتند. آنها نفس بازی را گرفتند.

http://u.goal.com/205200/205262hp2.jpg

سنگ و گوجه ای که در دست ناظر بازی است، مشتی نمونه خروار از بی فرهنگی حاکم بر استادیوم های ماست. شمال و جنوب و شرق و غرب هم ندارد، به هرجا که می روی آسمان همین رنگ است؛ فحش های رکیک، کتک کاری، پاره آجر و گاهی اوقات چاقو....

http://u.goal.com/205200/205261hp2.jpg

هنوز سال های طولانی از دورانی نگذشته که روی کاغذ صاحب عنوان «بهترین تماشاگران دنیا» بودیم، البته فقط روی کاغذ. وگرنه سنگ پرانی ها، فحاشی و درگیری ها مال امروز و دیروز نیست. فقط متناسب با وضعیت سلامت روانی جامعه، شدت و حدت آن گاهی کم و زیاد می شود.

http://u.goal.com/201400/201498hp2.jpg

تماشاگران این فوتبال، از کره مریخ نیامده اند. از چین هم وارد نشده اند، همانانی هستند که ساعتی پیش در خیابان های این شهر، راننده مقابل را به باد فحش و کتک گرفته اند.

http://media.jamnews.ir/Larg1/1391/06/03/IMG20183385.jpg

اینجا سنگ می پرانند، دو ساعت دیگر همسر و فرزندشان را زیر مشت و لگد می گیرند. آیا ما واقعاً از فوتبال لذت می بریم؟!


تنها دو روز پس از مسابقه فوتبال بین دو تیم استقلال و پرسپولیس درنیمه مهرماه 1362 که  در ورزشگاه آزادی و   در برابر جمعیتی  انبوه برگزار شد  که  بر روی پله های  پایه های پروژکتورها نیز نشسته بودند ، برنامه ورزش و مردم تلویزیون از رییس وقت سازمان تربیت بدنی – داوودی شمسی -  دعوت کرد . موضوع برنامه انبوهی جمعیت و ناتوانی مدیران ورزشگاه در کنترل آنان بود که چگونه وارد زمین مسابقه هم شده بودند .

تاجایی که  از کاپیتان های دو تیم خواستند مردم را به بیرون از زمین هدایت کنند . علی پروین این خواست را اجابت کرد هر چند که توفیقی کسب نکرد . ناصر حجازی اما سر باز زد و رو  به دور بین تلویزیون گفت :  « وقتی بیش از اندازه بلیت می فروشند یا نمی توانند ورود مردم را کنترل کنند یا از بیرون آدم می آید مشکل خودشان است .

به بازیکن چه ارتباطی دارد که ما را رو در روی مردم قرار می دهند ؟» 

همه می خواستند ببینند آقای داوودی شمسی چه کسی را مقصر می داند . رییس سازمان تربیت بدنی اما گفت این بازی مگر چه ویژگی و تفاوتی با مسابقات دیگر دارد که این همه آدم می رود و   این قدر حساس به نظر می رسد ؟

از آن پس دو سیاست متضاد دنبال شد . از یک طرف سیاستی که  دیدار سنتی دو تیم را عادی جلوه می داد  و از مربیان می خواست  این جمله را تکرار کنند که « فقط سه امتیاز دارد» و چند سالی هم قبل از مسابقه بازیکنان را به تلویزیون می آوردند تا عمق دوستی و رفاقت خود را به نمایش بگذارند و از جانب دیگر ،  سیاستی که توجه جامعه به این بازی  را کم ضرر تر از گرایش های دیگر می دید وبه همین خاطر   در تنور حساسیت آن می دمید .

اوایل گمان می شد که با تغییر نام باشگاه تاج به «استقلال» و پرسپولیس به« آزادی ، چمران و نهایتا پیروزی »،  مشکل حل شده و مثل دو موسسه کیهان و اطلاعات ، این دو باشگاه نیز در مسیر تازه گام برمی دارند. 

  از یک طرف نگاه منفی به رقابت آبی و قرمز فراموش نشده بود و از سوی دیگر انقلابیون جوان خود اهل توپ و فوتبال بودند و آنها که گرایش های چپ داشتند می دانستند حکومت های سوسیالیستی به ورزش بهای بسیار می دهند و ورزش به عنوان وسیله ای برای صدور انقلاب مورد توجه قرار گرفت.

پیش از پیروزی انقلاب نیز البته  اختلاف نظر در این باره وجود داشت. نگاه غالب سیاسی ،رقابت قرمز و آبی را یکی دیگر از دسیسه های رژیم و به قصد سرگرم سازی مردم به امور غیر واقعی می دانست. این نگاه  ،ستارگان فوتبال ، سینما و موسیقی پاپ و توجه رسانه ها به آنان را با این هدف ارزیابی می کرد  که  می خواهند مردم ندانند بر سر قهرمانان واقعی آنان چه می آید .

برای آنان قابل قبول نبود که در زندان ها جوانانی شکنجه شوند و در استادیوم ها برای فوتبالیست ها هورا بکشند. روزی هم یک بازیکن مشهور و محبوب – پرویز قلیچ خانی – در تلویزیون رژیم شاه ظاهر شد و از فعالیت های سیاسی اش اظهار ندامت کرد؛

هرچند اعترافات او به مذاق مخالفان رژیم خوش نیامد اما از واقعیت تازه ای حکایت  کرد  که تا قبل از آن نامکشوف مانده بود: این که فوتبالیست ها هم اهل فعالیت سیاسی هستند و بازیکن فوتبال می تواند اهل فکر و کنش سیاسی هم باشد و اتفاقا به مصداق « عقل سالم در بدن سالم است » اگر  بخواهند هم به خاطر سلامت نفس و اشتهار به الگوی نسل جوان می توانند موفق تر و تاثیر گذارتر هم باشند. 

 همان بازیکن که البته عضو یکی از آن دو  باشگاه نبود  و در تیم دیگری – دارایی – توپ می زد بعدتر رخت مهاجرت پوشید -و اگر چه  در روزهای انقلاب  به سبب تن دان به فشار ماشین اعتراف گیری رژیم پهلوی ازمردم عذرخواهی کرد - اما  باز در گردونه سیاست قرار گرفت و آرمان های خودش را دنبال کرد.  

سیاسیون و جامعه شناسان اما  همواره با تردید به اصالت رقابت آبی و قرمز می نگریستند و رگه هایی از آن تا زمانه ما نیز باقی مانده است . چندان که در موضوعات و اشارات دیگر گریزی هم به این ماجرا می زنند . در بیان یک نمونه از ده ها موردی که می توان مثال آورد  شاید اشاره به نوشته ای که هیچ ارتباطی با مقوله فوتبال و ورزش ندارد   گویا و کافی باشد:

حسن نراقی – نویسنده کتاب جامعه شناسی خودمانی – در یادداشتی که در بزرگداشت  دکتر احسان نراقی – پژوهشگر اجتماعی – نوشته است به بحث های  آبی و قرمز در دهه 50 خورشیدی  گریز می زند و می نویسد:« توده مردم معمولا خودشان را با   بحث ها ی جدی سیاسی و فکری خسته نمی کردند .

آن ها بیشتر سرگرم حل مساله اختلاف تاج و پرسپولیس به همراه بیوگرافی هنرمندان مورد علاقه شان – آغاسی و سوسن  - بودند. در چنین بلبشویی بود که صدای یک نفر بلند شد که مغزها را می برند.»-[ فصل نامه کاج ، شماره 15]

این نوع توصیف کاملا گواهی می دهد که رقابت تاج و پرسپولیس در دوران رژیم پهلوی در کنار موسیقی های تخدیری و در مقابل اصحاب فکر و تفکر ، تصور و تصویر می شده است.

این انگاره هم وجود داشت که برخی از فوتبالیست های مشهور با ساواک سر وسرّ دارند . در روزهای اوج انقلاب اما مردم اعضای  تیم ملی فوتبال را در راه پیمایی های مشهور دیدند و بررسی های بعدی هم  نشان داد که  اتفاقا یکی از پاک ترین صنوف در مناسبات سیاسی  همان ها بوده اند.

نهایت این بود که بازیکنانی یکی دو بار  به محوطه  کاخ سعد آباد رفته ودر زمین پشت دفتر اسدالله علم  با ولیعهد ناکام مسابقه داده بودند.

اما این اتهامی نبود که انقلابیون را وادارد باشگاه ها و کل فوتبال را تعطیل کنند. تاج «خسروانی» و پرسپولیس «عبده » ابتدا به بنیاد مستضعفان و بعد به سازمان تربیت بدنی سپرده شد ولی  حکایت آبی و قرمز فرو نکاست و اتفاقا  با شدت وحدّت بیشتر   ادامه هم  یافت . چرا که دریافتند  هم فال است و  هم تماشا.

http://www.arteshesorkh.com/files/images/gallery/derbi-1-01488.jpg

هم مردم را سرگرم می کرد هم شهرهای درگیردر  جنگ را نشاط می بخشید . هم بدنه اصلی تیم ملی فوتبال را تشکیل می داد و هم جامعه را امن و آرام توصیف می کرد. 

همین  احساس ایجاد   امنیت ، مدیرانی را به این صرافت انداخت که زمام باشگاه ها  را اندک اندک به مدیرانی بسپارند که با مقوله امنیت آشنایند . چند سال پیش و در روزگار مسئولیت  محمد حسین قریب در باشگاه استقلال و با این که  او کمتر تن به مصاحبه می داد  در برنامه تلویزیونی « صندلی داغ» حاضر شد .

هنگامی که مجری – داریوش کاردان – از او درباره تخصص و مدرک دانشگاهی اش پرسید پاسخ شنید : دکترای امنیت استراتژیک. آقای قریب ، تعجب مجری صندلی داغ را که دید توضیح داد : «تعجب نکنید . ارتباط دارد . فوتبال نیز مقوله ای امنیتی به حساب می آید.»

 می توان به احتمال گفت که   همین نگاه موجب شده استقلال و پرسپولیس به چهره های آشنا یا مرتبط  با این مقوله سپرده شوند ونیز  هر گاه که بحث خصوصی سازی و واگذاری آن به بخش خصوصی مطرح شده جدی انگاشته نشود. نکته غریب اما در این میانه این است که دو باشگاه رقیب از یک دستگاه واحد دولتی  حمایت   می شوند .

سازمان تربیت بدنی- و امروز وزارت ورزش و جوانان - مالک واقعی هر دو باشگاه است و این یعنی از اولی  حمایت می کند تا دومی  را شکست  دهد و متقابلا از دومی  تا اولی را ببرد !معمایی   که تا به حال کمتر مورد توجه قرار گرفته این است که  چگونه می توان  از دو رقیب  انتظار قهرمانی  در آن واحد و به صورت هم زمان را داشت و مگر موفقیت یکی در گرو ناکامی دیگری نیست ؟!

با این همه باید گفت استقلال و پرسپولیس دیگر مثل سابق دل نمی برند و تزریق پول های میلیاردی هم  دردی از مشکلات آنها حل نمی کند .

چندان که در پایان مسابقه قرمزها در رشت گزارشگر گیلانی پیروزی همشهری ها را شیرین تر از عسل توصیف کند و انگار نه انگار که کام میلیون ها نفر تلخ بود و آن بازی برایشان نه مزه عسل که طعم حنظل می داد.

دو ساعت بعد هم آبی دوستان در تهران جان به لب شدند تا گل تساوی را دردروازه دیگر تیم گیلانی دیدند.  در شهرستان ها هم  دیگر کمتر تشویق می شوند و اندک اندک به این دو باشگاه به چشم عزیز کرده های مرکز نشین می نگرند و  تماشاگران شهرهای دیگر ترجیح می دهند آش خودشان را بخورند و هلیم ( حلیم ) دیگری را هم نزنند.  از این رو می توان گفت که دیگر مثل سابق آبی و قرمز  همه حکایت فوتبال ما نیست .

اگرچه  دربی ها   می آیند و می روند و اسباب سرگرمی چند روزه ای را فراهم می آورند که از منظر تولید شادی قابل بحث اند اما به همان میزان در طرف مغلوب  ، خشم و غضب ایجاد می کنند و برای اصفهان و تبریز و گیلان دربی طعم و شکل متفاوتی پیدا کرده است.

 از منظری جامعه شناختی هم می توان گفت مشکل امروز قرمز و آبی این است که توجیه پایگاه اجتماعی خود را از دست داده و گاه هواداران از خود می پرسند چرا از این حمایت می کنند و از آن نه و اگر رودربایستی های دوست و رفیق و هم محله ای و بستگان نبود چه بسا ازیکی یا هر دو دست می شستند!

 واقعیت عیان و عریان اما این است که شتر سواری دولا دولا نمی شود. اگر دولتی اند چرا هر دو سر در یک آبشخور داشته باشند و دست کم به دو دستگاه واگذار نشوند و زیر ذره بین هیچ حساب رسی نباشند و دخل و خرج آنان حساب و کتابی ندارد انگار و  اگر قرار است به قواعد و قوانین کنفدراسیون فوتبال آسیا تن در دهند چرا واقعا به بخش خصوصی واگذار نمی شوند. پاسخ این پرسش دوم  را البته خود پیش تر آوردیم اما تا کی می توان پوستین وارونه پوشید و دو باشگاه تمام دولتی را به نام خصوصی بزک کرد وبه  میدان های داخلی و خارجی فرستاد؟ 

امروز البته  دیگر کسی فوتبال را تخدیر نمی خواند و بر وجه صنعتی و تجاری و سرگرمی آن اتفاق نظر وجود دارد.  با این حال در جامعه ای گرفتار در مسابقه کسب پول ، فوتبالیست ها احساس دوگانه ای به مردم می دهند . هم حس قهرمانی و شادی و هم خشم و مقایسه به خاطر درآمد های نجومی آنان  و دستمزدهای غالبا زیر خط فقر مردمان . از این رو  تماشاگران بیش از آن که به بازی  های آنان رشک ببرند ازدر آمدهای افسانه  ای شان  درشگفتند. بر این پایه می توان گفت  دربی های این زمانه بیش از آن که به رنگ قرمز و آبی باشند بوی پول می دهند و پورشه.

س می توان به سبک پا به سن گذشته ها آهی از سر حسرت کشید و گفت  دربی هم دربی های قدیم .  اما خودمانیم همان قدیم ها  هم   از هر ده نفر یکی هم نمی دانست دربی یعنی چه!به جای احساس نوستالزیک باید از این واقعیت گفت که فوتبال امروزی ، مدرن تر است و به یاری رسانه های دیداری فراگیر تر . پس این گفتار چه می خواهد بگوید ؟

یکی این که با پوستین وارونه به جایی نمی توان رسید و تکلیف مالکیت باشگاه ها را باید روشن کرد . دیگر این که در تقسیم تماشاگران به این  که یکی پرسپولیسی است و دیگری استقلالی ، چرا مثل پبش از انقلاب یا جاهای دیگر دنیا پایگاه اجتماعی  قابل تفکیک به چشم نمی آید  ؟

هر تیم باید یک طبقه یا قشر اجتماعی یا موقعیت جغرافیایی خاص را نمایندگی کند و با این نگاه می توان نتیجه گرفت که  آبی و قرمز به مرورو به خاطر وضعیت نامشخص مالکیت و تغییر مکرر مدیریت تحت تاثیر دست به دست شدن قدرت و دولت ها دچار بحران هویت شده اند.

 با این همه ،شاید هم واقعیت اجتماعی بزرگ تری را نمایندگی می کنند و باز می تابانند . بهرام بیضایی در « طومار شیخ شرزین » و از زبان شرزین می گوید :« مردمان ، همه یک سانند و از تغلب روزگار است که برخی صدر می نشینند و برخی ذیل ».

اگر این دربی ها ، این رقابت بر سر قرمز و آبی و این نمایش مستطیل سبز حکایت همان پوستین وارونه باشد که جوانانی را از کوچه های فقر به ثروت و شهرت می رساند و مدیرانی را کیسه پول به دست می دهد تا  بذل و بخشش کنند و در این دهگذار لبخندی هم به دل جماعتی بنشاند – که خود نیز از جمع آنان می توانیم بود- چرا که نه و چرا این آیینه را از برابر برداریم