سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال

حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر محتشمی پور از جمله چهره های روحانی است که امام خمینی (ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی را در نجف و پاریس در دوران تبعید همراهی کرده که خاطراتش از آن دوران، بخشی از تاریخ شفاهی این کشور را تشکیل می دهد.

علی اکبر محتشمی پور که برای اولین بار در ده سالگی امام خمینی (ره) را در نجف دیدار کرده و از همان زمان شیفته اخلاق و منش او شده، بعد از گذشت نیم قرن از اولین دیدار، خاطراتی تاریخی از امام را به یاد می آورد و در نجف اشرف در گفت و گو با شفقنا بیان می کند: وقتی وارد حوزه شدم، امام به ترکیه و بعد عراق تبعید شدند و از آنجایی که در حوزه قم علاقه به امام آشکار بود، حرکتی خودجوش برای هجرت به نجف یا زیارت نجف اشرف و دیدار امام و حرکت در چارچوب اندیشه ایشان به وجود آمد.

http://www.shafaqna.com/persian/media/k2/items/cache/438cca24e8033cfd51a5af0158f27be0_XL.jpg

او که می خواست به نجف هجرت کند و در کنار امام خمینی باشد، از تلاش روزهای جوانی اش برای تامین هزینه سفر به نجف می گوید و موفقیتش در این راستا، اما زمانی که در اردیبهشت 1345 به عراق می رسد، بازداشت و روانه زندان می شود؛ بدین ترتیب با انتقال از زندانی به زندان دیگر به نجف می رسد و بعد از دو ماه با کفالت، آزاد و به ایران باز می گردد؛ او ناامید نشده و دوباره تلاش را آغاز می کند تا اینکه سال 46 موفق به حضور در نجف و ماندن در کنار امام(ره) می شود.

محتشمی پور درباره فضای آن زمان نجف، به امیدهای رژیم شاهنشاهی ایران از تبعید امام خمینی برای منزوی کردن یا بایکوت وی از سوی حوزه و در نهایت کنترل هرگونه تحرک سیاسی ایشان اشاره می کند و ادامه می دهد: بایکوت حوزوی یک بحث بود و ناتوانی در تحرک سیاسی بحثی دیگر. بعضی افراد در نجف در بحث حوزه کاملا منزوی بودند اما فعالیت سیاسی می‌کردند در طرفداری از حکومت عراق یا ایران.

اینطور تحلیل کرده بودند که اگر امام خمینی در نجف باشد، به شخصیت علمی درجه دو یا سه در نجف تبدیل می شود

او می گوید: کارشناسان رژیم شاه با یادآوری اینکه حوزه نجف اصولا به لحاظ علمی بسیار بالاتر از حوزه قم است و علمای برجسته‌ای دارد، اینطور تحلیل کرده بودند که اگر امام خمینی در نجف باشد، به شخصیت علمی درجه دو یا سه در نجف تبدیل می شود و به این ترتیب منزوی خواهد شد و درسش نسبت به درس دیگر فقها آن‌چنان گرم نخواهد بود. آنها اینطور تحلیل کرده بودند که وقتی امام به لحاظ علمی نتواند خودی نشان دهد، به لحاظ سیاسی نیز نخواهد توانست فعالیت و تحرک چندانی داشته باشد. علاوه آنکه در قم با امام (ره) هم‌سو بودند و وقتی امام حرکتی می‌کردند مورد حمایت طلاب و علمای قم قرار می گرفت .

او می گوید: بر اساس همین تفاوت ها بین نجف و قم، رژیم شاه دل‌بسته بود که امام نمی تواند در چنین فضایی ، تحرک سیاسی داشته باشد.

برخی حوزویان ضدفلسفه، حکمت و عرفان با امام مشکل داشتند

او همچنین به شفقنا می گوید: برخی حوزویان ضدفلسفه، حکمت و عرفان با امام مشکل داشتند زیرا امام در قم، یک حکیم و عارف بود و افرادی در نجف بودند که اهل فلسفه را تکفیر می‌کردند.

محتشمی پور که مشکل با عرفان و فلسفه را مشکلی قدیمی می داند که هنوز هم وجود دارد، به یاد می آورد: روزی در بازار نجف با فردی مواجه شدم که درباره شیخ مطهری و صحت انحراف وی از اسلام سوال کرد و وقتی پاسخ دادم ایشان، انسانی عالم و بزرگوار است و انحراف از اسلام ندارد، متوجه شدیم چون مرحوم مطهری فیلسوف بوده، او را در نجف به لحاظ تفکر دینی، منحرف می‌دانند. به هر حال چنین نگرشی از دیرباز بوده و همچنان هم بعضا وجود دارد.

او که در زمان حضورش در نجف از شاگردان امام خمینی (ره) بوده است، درباره جلسات درس و بحث امام در آن دوره زمانی می گوید: حضرت امام (ره) یک دوره بیع و خیارات را در طول 12 سال تکمیل کردند که درس خارج فقه بود و در خلال فقه‌شان به اصول و مباحث عقلی می‌پرداختند و در مباحث مربوط به آیات قرآن، درباره هر آیه، تحلیل هایی داشتند که تفاسیری غنی است و پنج جلد از آن موجود است.

محتشمی پور با بیان اینکه امام در نجف به حوزه فلسفه و عرفان ورود نکرد، درباره ریشه تدریس نشدن فلسفه و عرفان، به ذکر این نکته اکتفا می کند که همه حوزه های علمیه همین طور هستند اما در قم با توجه به حضور امام (ره) و وجود اشخاصی مثل علامه طباطبایی، حسن‌زاده آملی و جوادی آملی یا شهید مطهری، آن فضا شکسته شد وگرنه در قم هم این ریشه‌های مخالف وجود داشته است.

محتشمی پور در ادامه درباره دیدارهای امام خمینی در زمان تبعید در نجف، به دیدار امام با مرحوم حکیم اشاره می کند و درباره این دیدار بیان می کند: امام با مرحوم  حکیم خیلی جدی وارد بحث می‌شوند مبنی بر اینکه فعالیتی علیه شاه شود و می گویند من به شما قول می‌دهم که دنبال شما حرکت کنم و همه مردم ایران هم تبعیت می‌کنند.

بعد از دو هفته از حضور امام خمینی در نجف از او درخواست تدریس شد

در این جلسه است که آیت الله حکیم به امام پیشنهاد می‌کنند که در مدت اقامت در نجف نماز جماعت برگزار و تدریس کنند؛ البته امام خمینی برگزاری نماز جماعت را در جایی که امام راتبی (امام جماعت منصوب) دارد، نمی پذیرد و نهایتا به پیشنهاد مرحوم شیخ نصرالله خلخالی، متولی مدرسه مرحوم آیت‌الله بروجردی، نماز مغرب و عشاء را در مدرسه آیت‌الله بروجردی و بعدها هم نماز ظهر و عصر را در مسجد شیخ انصاری اقامه می کردند.

http://www.shafaqna.com/persian/media/k2/galleries/14489/a4.jpg

محتشمی پور می گوید: بعد از دو هفته از حضور امام خمینی در نجف از او درخواست تدریس شد و امام، تدریس بیع در مسجد شیخ انصاری را آغاز کرد. از آنجا که در نگاه نجفی ها، سطح علمی حوزه قم پایین تر بود، فضلای نجف انتظار سطحی متفاوت را داشتند و درس امام (ره) به نوعی درسی آزمایشی برای فضلای نجف بود اما همان فضلا و شاگردان برجسته مراجع شناخته شده نظیر مرحوم حکیم، آیت الله خویی، شیخ حسن حلی و شیخ باقر زنجانی و... جذب درس امام هم شدند. از جمله کسانی که در درس امام (ره) شرکت کردند، مرحوم سیدعباس خاتم یزدی و آقای راستی کاشانی و... بودند. ایشان سطح علمی درس امام (ره) را بالاتر از انتظار ارزیابی کردند .

هیچ‌گاه به گونه‌ای رفتار نمی‌کردند که تلقی شود امام جلوتر از مراجع حرکت می‌کنند

محتشمی پور با پاره به اینکه امام به مراجع نجف بسیار احترام‌آمیز رفتار می‌کردند و هیچ‌گاه به گونه‌ای رفتار نمی‌کردند که تلقی شود امام جلوتر از مراجع حرکت می‌کنند، خاطره ای در این زمینه نقل می کند: در همه حوزه‌ها رسم است وقتی کتابی از یک مرجع را به چاپ می‌رسانند، القاب مختلفی را برای آن می‌نویسند؛ زمانی که  امام (ره) در ترکیه تبعید بودند، کتاب «تحریر الوسیله» را برای چاپ دادند و یکی از فضلای حوزه علمیه نجف، آن را ویراستاری و به شکل زیبایی به چاپ رساندند. روی جلد کتاب عنوان زعیم را به امام (ره‌) داده بودند، زعیم حوزه علمیه؛ امام به محض اینکه اولین نسخه و کلمه زعیم را می بینند، اعتراض می کنند که چه کسی گفته من زعیم حوزه علمیه هستم؟ همه اینها را باید متوقف کنید و به این شکل نباید منتشر شود.

او با نقل این خاطره چنین نتیجه می گیرد که امام خمینی هرگز به کارهایی که اطرافیان بر حسب علاقه انجام می دادند رضایت نداشتند.

او در ادامه گفت و گو با شفقنا با اشاره به دو بحث همزمان در نجف یعنی «تقویت مراجع» و «تبعیت از مراجع» از سوی امام خمینی به جریان تلاش بعثی ها برای ایجاد رعب و وحشت در نجف و شکستن و تغییر فضا توسط امام اشاره می کند و به یاد می آورد: وقتی بعثی‌ها روی کار آمدند، بنا را بر مقابله با دین و حوزه‌های علمیه گذاشتند و شعارهای تند مارکسیستی سر دادند، مرحوم آیت‌الله حکیم، حرکت خود را به صورت جدی علیه بعثی‌ها در عراق آغاز کردند و برخی از فرزندان ایشان هم چهره‌های سیاسی بودند مثل مرحوم شهید سید مهدی حکیم که سیاسی‌ترین چهره بودند و با جریانات مختلف ارتباط داشتند. زمانی که آیت‌الله حکیم از نجف به بغداد سفر کردند، دوستداران و عشایر به طرف بغداد حرکت کردند و بغداد شد یک صحنه بسیار عظیم قدرت مرجعیت شیعه در عراق و اینجا بود که بعثی‌ها اجازه دادند تا تمام طرفداران آقای حکیم، سران عشایر و... وارد بغداد شوند بعد آنها را محاصره و دستگیر کردند و در ادامه بعد از محاصره منزل آقای حکیم، ایشان را شبانه به کوفه منتقل کردند و آنقدر خشن برخورد شد که در نجف اشراف یک فضای ترس و وحشت عمیق همه‌جا را فرا گرفت. اولین کاری که آن زمان امام (ره) برای تقویت مرجعیت شیعه کردند، شکستن آن فضای ترس و وحشت از بعثی‌ها بود. امام (ره) به حاج آقا مصطفی فرمودند که از طرف من به دیدار آقای حکیم برو و سلام مرا به او برسان؛ پس از آن خبر پیچید که امام (ره) فرزند خود را برای ملاقات با آقای حکیم به کوفه فرستادند و بعثی‌ها دیدند فضا تغییر کرد بنابراین فرزند امام (ره) را دستگیر کردند. یک هفته حاج آقا مصطفی در زندان بعثی‌ها بود و آنها به خاطر فضای خارجی، مجبور شدند ایشان را آزاد کنند.

او در ادامه به پیشنهاد امام خمینی به آیت‌الله حکیم مبنی بر حضور هفتگی در نجف به بهانه زیارت امیرالمومنین (ع) و در نتیجه افزایش دلگرمی بین مردم و حوزوی ها اشاره می کند و می گوید: یادم هست برای اولین‌بار که آیت‌الله حکیم به نجف آمدند فضای پرشوری به وجود آمد و مردم به استقبال آقای حکیم رفتند که این اقدام آقای حکیم باز هم فضا را تغییر داد و حضور ایشان نشاط مردم و ترس نداشتن از بعثی ها را نشان داد.

...  امام (ره) تصمیم گرفتند از عراق خارج شوند اما

او با اشاره به تصمیم رژیم بعث عراق در سال 1350 مبنی بر اخراج عجم از عراق می گوید: بعثی‌ها چند بار این کار را انجام داده بودند، سال 50 یا 51 که این اتفاق افتاد، مرحوم آیت‌الله خویی آن موقع بیمار بودند و بعثی‌ها از عدم حضور آقای خویی در نجف سوء استفاده کردند و به نجف حمله بردند. در آن مقطع تاریخی، امام (ره) با برخورد قاطع با رژیم بعثی به یاری مراجع آمدند. امام (ره) تصمیم گرفتند از عراق خارج شوند و این حرکت برای بعثی‌ها گران تمام می‌شد، چون امام (ره) کسی نبود که دست روی دست بگذارد و وقتی که خارج می‌شد، قطعا شروع می‌کرد به فعالیت و لذا اینها به دست و پا افتادند و رییس‌ دفتر صدام به نام علیرضای کرد، آمد نجف صرفا برای ملاقات با امام (ره)؛ البته با برخی از مراجع دیگر نیز ملاقات کرد. امام (ره) در ابتدا درخواست ملاقات او را نپذیرفت. سه روز این فرد در نجف ماند برای ملاقات، علمای نجف آمدند خدمت امام (ره) و گفتند اگر شما وقت ملاقات دهید، ممکن است موجب حل مشکلات شود و امام برای اینکه نگویند فلانی مسبب این مسایل است، پذیرفتند و گفتند باید اول شما (علما) هم بیایید، بنشینید در جلسه و من با این آدم صحبت نمی‌کنم، با شما صحبت می‌کنم. در آن جلسه که خیلی از آقایان هم بودند، علیرضای کرد با هیات عراقی خدمت امام (ره) آمدند و گفتند شما برای چه می‌خواهید بروید، بمانید و مسایل حل می‌شود. امام (ره) گفتند اینهایی که در عراق حکومت می‌کنند یا مزدور غرب هستند یا افرادی هستند که بلوغ عقلی ندارند و کارهایشان در خدمت منافع غربی‌ها است. بعثی‌ها وقتی می‌خواستند یهودی‌ها را اخراج کنند، به آنها 6 ماه فرصت دادند، اما به مسلمان‌ها شش روز فرصت دادند. حالا کدام حکومت است که با این شیوه بخواهد ادعای حکومت وطنی و مردمی داشته باشد؟ بنابراین من در چنین کشوری نمی‌مانم. آن‌وقت آن شخص، شروع کرد به خواهش و اینکه شما گذرنامه را پس بگیرید، ما مشکلات را برطرف می‌کنیم.

در نهایت امام (ره) گفتند: من فعلا خروجم را متوقف می‌کنم تا ببینم حکومت عراق تصمیم درستی اتخاذ می‌کند یا خیر. این حرکت سبب توقف اجرای تصمیم بعثی‌ها شد.

محتشمی پور در ادامه روایت این جریان به روحیه تبعیت از مرجعیت امام خمینی اشاره و بیان می کند: وقتی مرحوم حضرت آیت‌الله خویی از لندن بازگشتند، امام (ره) به عیادت حضرت آیت‌الله خویی رفتند و موضوع اخراج مردم و حوادث پس از آن را مطرح کردند. بعد هم نظر خودشان را مبنی بر ضرورت اقدام جدی مراجع در این زمینه و احتمال تکرار چنین اقداماتی بیان کردند اما با شنیدن نظر متفاوت برخی دیگر از زعمای حوزه در چگونگی و شیوه ی برخورد با بعثی‌ها، دیگر امام سکوت کردند و هیچ‌گونه مخالفتی با نظر ایشان نکردند.

در حمایت از علما و مقاومت علیه بعثی ها شدت داشتند

محتشمی پور، با روایت جریان جنایت سال 54 بعثی ها در ایام اربعین به نقش و تاثیرگذاری امام در نجف اشاره می کند و می گوید: مردم در اربعین از همه شهرهای عراق با پای پیاده به طرف کربلا حرکت کردند؛ اربعین عجیبی بود که تبدیل به عاشورا شد؛ با مردم به تندی، برخورد شد و در بین راه با توپ و تانک بعثی‌ها مواجه و بسیاری شهید شدند و برخی علما از جمله مرحوم شهید صدر را دستگیر کردند و شایعه شد که می خواهند چهار نفر را اعدام کنند از جمله آقای تبریزی، قبانچی و... که خانواده‌هایشان نزد امام (ره) آمدند و امام برخوردی شدید با بعثی‌ها داشتند و کلاس و نمازشان را تعطیل کردند و روز بعد باز پیغام دادند برای مراجع نجف که اینها روش خود را ادامه می‌دهند و پیشنهاد کردند برای اعتراض به اعدام این آقایان یک هفته درس‌ها در نجف تعطیل شود و همه مساجد سیاه‌پوش شوند تا موجب آگاهی مردم شود. تحلیل امام این بود که با این کار، بعثی‌ها متوجه می‌شوند علما در برابر این خشونت و کشتار سکوت نمی‌کنند و معتقد بودند اگر چنین کاری در نجف صورت گیرد طبیعتا در ایران و حوزه‌های دیگر نیز این اتفاق می‌افتد و سبب می‌شود بعثی‌ها نتوانند به جنایت‌های خودشان ادامه دهند. اما باز هم وقتی حضرت امام (ره) دیدند که آقایان نجف نظرشان شیوه های دیگری از برخورد است،‌ باز هم از مراجع نجف تبعیت کردند زیرا نظر آنها را بر نظر خودشان مقدم می‌دانستند.

با طلاب تعامل داشته و فضای درسشان زنده بود

او همچنین درباره تعامل امام خمینی (ره) با طلاب به شفقنا بیان کرد: وقتی همه طلاب به دیدار و ملاقات امام (ره) آمدند، ایشان گفتند من هم باید به ملاقات همه طلاب بروم و بازدید آنها را پس بدهم و  هر شب در یکی از مدارس طلاب حضور می یافتند.

 

http://www.shafaqna.com/persian/media/k2/galleries/14489/a2.jpg

شاگرد امام خمینی در نجف، درباره فضای درس های وی به زنده بودن کلاس های درس امام اشاره و بیان می کند: امام (ره) در روزهای اول می‌بینند کسی سوالی نمی‌پرسد و اشکال نمی‌کند به همین خاطر امام این وضع را نقد می‌کند بنابراین در کلاس امام، یک حالت سوال و جواب و حتی اعتراض‌های جدی پیش می‌آمد که کلاس را زنده می‌کرد و از این طریق امام (ره) هم وارد مباحث جدی می‌شدند. امام (ره) مجتهدپرور بودند و شاگردان را تشویق می‌کردند که استنباط و فکر کنند و خودشان نظریه بدهند.

امام بینش و دید جدیدی در اجتهاد ایجاد کردند

او درباره شاگردان امام (ره) که توانستند به درجه مرجعیت دست یابند به شفقنا می گوید:بسیاری از شاگردان امام به مدارج بالایی رسیدند نظیر آقای مرتضوی در مشهد و آقای شیخ مصطفی اشرفی شاهرودی  در مشهد که درجات علمی بالایی کسب کردند و مرحوم آقای مدنی و مرحوم سید عباس خاتم نیز کمتر از مراجع فعلی نبودند و مهمتر بینش  و منطقی بود که امام نسبت به اجتهاد ایجاد کردند که همه از آ« بهره برده و تا قرن ها بهره خواهند برد..

محتشمی پور، زندگی در نجف را در آن مقطع زمانی دشوار توصیف می کند و با اشاره به شرایط سخت زندگی و حتی نبودن پنکه در اتاق طلاب می گوید: طلاب نجف با فقر و سختی در نجف زندگی می‌کردند اما امام با توجه به مبالغی که می رسید بر شهریه ها می افزودند و به تدریج وضع طلاب بهتر شد و نسبت به قبل به نوعی شاهانه زندگی می کردند.

محتشمی پور درباره سبک خاص امام در پرداخت شهریه‌ها یا نامه‌نگاری‌ها به نگاه انسانی امام اشاره می کند و می گوید که امام به هیچ وجه بین طلاب تبعیض قایل نمی شدند. آن زمان مثلا شهریه طلاب عرب بیش از همه بود و بعد از آن ایران و بعد اهالی کشورهای دیگر. امام (ره) از همان ابتدا یکسان به همه شهریه می‌دادند، عرب و عجم و افغان و هندی و....

او که شاهد ارتباطات امام در نجف اشرف با مردم و جامعه بود، بیان می کند: یکی از مهم ترین کار فرهنگی در آن مقطع، تلاش آیت‌الله حکیم بود که در شهرها و روستاهای عراق کتابخانه ایجاد کردند و شهید سیدمحمدباقر صدر بسیاری از شاگردان خود را می‌فرستاد آنجا برای تبلیغ کردن و بعد از ورود امام تحرکی به وجود آوردند که برای رژیم عراق گران تمام شد زیرا باید از یک‌سو با مردم مقابله می‌کردند و از سوی دیگر تبلیغ زیاد شده بود و جوانان به مطالعه بسیار گرویده بودند.

امام به روضه اهتمام داشتند

صدای مرحوم کوثری، یکی از سنتی‌ترین روضه‌خوان‌ها را خیلی دل‌نشین می‌دانست

او ادامه می دهد: حضرت امام (ره)، فاطمیه دوم را در منزلشان در نجف روضه می گرفتند و سه شب در مدرسه آیت‌الله بروجرودی بودند؛ مرحوم آقای خلخالی دهه عاشورا را روضه می‌گرفت و امام (ره) برخی اوقات شرکت می‌کردند. در ایام عاشورا امام (ره) به کربلا می‌رفتند و در منزلی در آنجا هم نماز جماعت می‌خواندند و هم روضه برپا می‌کردند.

محتشمی پور با اشاره به اینکه امام در پاریس هم در ایام محرم زیارت عاشورا می خواندند، درباره سبک های عزاداری به نقل خاطره ای می پردازد: روز تاسوعا در نوفل لوشاتو، مرحوم آقای اشراقی گفتند که امام (ره) می‌فرمایند، به محتشمی‌ بگویید امروز و فردا یک ساعت مانده به نماز می‌آیم بیرون و آماده باشید برای روضه‌خوانی. گفتم به امام (ره) بگویید که من روضه به سبک فرنگی بلند نیستم و اینجا همه دکتر، مهندس‌هایی هستند که اینجا تحصیل کرده اند و من به سبک پایین‌‌شهر قم بلدم و البته سنتی‌ترین روضه‌ها در پایین‌شهر قم خوانده می‌شد. ایشان رفت و بعد حاج احمدآقا آمدند و از قول امام گفتند، من روضه اروپایی نخواستم، روضه در اینجا هم باید به همان شکل خوانده شود. بر همین اساس امام (ره)، صدای مرحوم کوثری، یکی از سنتی‌ترین روضه‌خوان‌ها را خیلی دل‌نشین می‌دانست.

او درباره نظر امام (ره) درخصوص سبک‌های دیگر عزاداری از جمله سینه‌زنی‌ها، تعزیه و ... به شفقنا تاکید می کند: امام (ره) اصولا وارد مسایل اختلافی نمی‌شدند زیرا این مسایل اختلافی به هیچ وجه تاثیری نداشت؛ البته توضیحات کلی مطرح می کردند مثل اینکه  مسایل روز را در اشعار خود بیاورید یا اینکه اسلام از محرم و کربلا زنده است و... اما هرگز وارد جزییات نمی شدند چون معتقد بودند آنهایی که قبول دارند با حرف هیچ‌کس دست از اعتقاد خود برنمی‌دارند، آن‌هایی هم که قبول ندارند باز با حرف هیچ‌کس کاری را انجام نمی‌دهند.

او در این زمینه به بیان خاطره ای می پردازد: سال 52 بود که یک شب یک تعدادی از روحانیون آمدند و گفتند در کشمیر جایی هست که ویترینی گذاشته اند و چند تار مو وجود دارد و می‌گویند اینها از محاسن امام حسین (ع‌) است و نظر امام را می خواستند که امام فرمودند که چه می‌دانم، چی هست، من خبر ندارم.

آنها گفتند در این زمینه دو گروه موافقان و مخالفان اختلاف جدی دارند و جان افراد بر سر این اختلاف گرفته می شود. باز امام گفتند، من نمی‌توانم نظر بدهم. آنها گفتند، شما مرجع تقلید مردم هستید، باید نظر بدهید اما امام گفتند، چه کسی گفته من مرجع مردم هستم؟ در نهایت به آن اشخاص گفتند: اگر به آنهایی که اعتقاد دارند، محاسن امام حسین (ع) است، بگویید که نیست قبول نمی‌کنند و برعکس؛ در این زمینه اگر وارد شوید، اختلافات بیشتر می‌شود و این برنامه استعمار بوده که به شکلی مسلمانان را به جان هم بیندازند.

به هیچ وجه اجازه نمی‌دادند کسی به ایشان بگوید، شما مرجع تقلید مردم هستید

محتشمی پور در حین نقل این خاطره با اشاره به منعی که امام خمینی برای تبلیغ ایشان به عنوان مرجع تقلید داشتند، بیان می کند: یکی از کارهای امام (ره) این بود که به هیچ وجه اجازه نمی‌دادند کسی به ایشان بگوید، شما مرجع تقلید مردم هستید. وقتی آیت‌الله حکیم از دنیا رفتند، بسیاری افراد تلاش کردند که از امام (ره) تقلید کنند اما امام (ره) خبر دادند که حق ندارید حتی به یک نفر بگویید که درباره من تبلیغ کند و راجع به مرجعیت من نباید تبلیغ شود و در نامه ای هم نوشتند که برای مرجعیت من در قم به هیچ وجه تبلیغ نکنید.

ماجرای تعطیلی روز شنبه برای یهودیان

او که در دهه 60 وزیر کشور دولت ایران بود، درباره توصیه های امام در موارد اختلافی مسایل دینی یا دستوری مبنی بر کنترل مجالس و... با تاکید بر اینکه امام هرگز در چنین مواردی ورود نمی کردند، به بیان خاطره ای در این زمینه پرداخت: من در وزارت کشور بودم که فهمیدم وزارت آموزش و پرورش می‌خواهد روز شنبه را برای دانش آموزان یهودی تعطیل رسمی اعلام کند. ما به او اعتراض کردیم و او گفت فشار از سوی نماینده یهودی‌ها زیاد است که به او گفتم حق ندارید این کار را بکنید؛ هر زمان در آمریکا و اروپا اجازه دادند به خاطر بچه مسلمان‌ها جمعه را تعطیل کنند، آن‌زمان ما هم این کار را برای یهودی‌ها انجام می‌دهیم. بعد به دلیل اصرار نماینده یهودیان نامه ای در این زمینه به حضرت امام نوشتم و جریان را توضیح دادم که امام (ره) با قاطعیت فرمودند: هرگز.

به شاگردانشان توصیه می کردند که نزد دیگر فضلا نیز تلمذ کنند

او که امام خمینی را شخصیتی جدی و رسمی توصیف می کند که نمی شد با او شوخی کرد، یادآوری می کند که حضرت امام (ره) همیشه به شاگردانشان توصیه می کردند که نزد دیگر فضلا نیز تلمذ کنند؛ مثلا آقای فردوسی‌پور از شاگردان آیت الله العظمی سیستانی در کلاس‌های امام (ره) هم حاضر می‌شدند و خیلی‌های دیگر مثلا حاج آقا مصطفی فرزند امام (ره) درس تمام مراجع را یک دوره شرکت کرده بود و امام (ره) هیچ‌گونه حساسیتی نداشتند.

http://www.shafaqna.com/persian/media/k2/galleries/14489/a1.jpg

محتشمی پور درباره نظر امام راجع به تعطیلی‌های حوزه که در موارد بسیاری کلاس ها تعطیل می شدند، بر مقید بودن امام (ره) بر برگزاری مرتب و منظم کلاس‌ها تاکید و یادآوری می کند: امام به دلیل نظمی که در برگزاری کلاس ها داشتند به راحتی کلاس ها را تعطیل نمی کردند و در دوره ای که مثلا اگر یکی از فرزندان فضلا به رحمت خدا می‌رفتند، کلاس 40 روز تعطیل می‌شد، وقتی حاج مصطفی شهید شدند، با وجود شخصیت قابل احترام حاج مصطفی و مجتهد بودن ایشان، کلاس امام (ره) فقط یک هفته تعطیل شد و فرمودند که ما برای درس به نجف آمده‌ایم.

فرمودند مدیریت حوزه‌ها باید سنتی باشد مثل گذشته و اجتهاد و فقه‌مان باید جواهری، دقیق و عمیق باشد

محتشمی پور که پس از پیروزی انقلاب در ایران در سمت های مختلف و پست های گوناگون حضور داشته درباره نظر امام خمینی راجع به فقه جواهری و پویا بیان می کند: امام، بحث فقه جواهری را در ایران داشتند و بحث فقه پویا به جای فقه سنتی مطرح شد مبنی بر اینکه چرا رسوم هزار سال پیش باید اجرا شود و ما باید فقه و اجتهادمان پویا باشد؛ البته امام در این زمینه احساس خطر کردند که حوزه‌ها از آن سبک و سیاق سنتی خارج و به انحراف کشیده شوند همانند بسیاری از مذاهب لذا فرمودند مدیریت حوزه‌ها باید سنتی باشد مثل گذشته و اجتهاد و فقه‌مان باید جواهری، دقیق و عمیق باشد (جواهرالکلام).

او در پایان گفت و گو با شفقنا ادامه می دهد: جواهرالکلام کتاب عظیمی است و در مورد هر مساله‌ای یک استنباط عمیقی دارد لذا کسی اگر جواهر را خوب بفهمد، می‌گویند مجتهد است. بر این اساس امام (ره) می‌فرمایند که مجتهد باید مثل صاحب جواهر، کار و بعد خودش استنباط کند و به ارائه نظریه بپردازد. مجتهد باید نظریه‌های گوناگون را بشنود اما سر آخر استنباط و برداشت خود را بیان کند


مرحله مقدماتی جام جهانی 2014

3 ژوئن 2012- استادیوم جار. تاشکند

ایران- ازبکستان

تماشاگر: 9 هزار نفر

داور: نیشی مورا از ژاپن با کمک های ساگارا و ناگی

گل: محمدرضا خلعتبری (1+90)

ایران: مهدی رحمتی، حسین ماهینی، سید جلال حسینی، پژمان منتظری، پژمان نوری، جواد نکونام، آندرانیک تیموریان، مجتبی جباری (76 کریم انصاری فرد)، محمد ابراهیمی (44 خسرو حیدری)، احسان حاج صفی (62 محمدرضا خلعتبری) و علی کریمی سرمربی: کارلوس کی روش

ازبکستان: نستروف،  اسماعیل اف، اسلام اینوموف، عزیزبک حیدراف، تیمور کاپادزه، جسور حسن اف (87  باکائف)، آندریف، تاجی اف، خاسانوف (68 لطف الله تورائف)، ویکتور کارپنکو (52 مراد بیک ماف)، الکساندر گینریخ   مربی: وادیم آبراموف

شرح بازی: تیم ملی ایران در شرایطی به مصاف ازبکستان رفت که کارلوس کی روش، ترکیبی شگفت انگیز و غیرمنتظره را برای این بازی انتخاب کرد. بیشترین تغییر تیم ملی در خط دفاعی اتفاق افتاد و حسین ماهینی، جانشین خسرو حیدری شد. در سمت چپ، مهرداد پولادی مدافع چپ موردعلاقه کی روش، روی نیمکت قرار گرفت تا پژمان نوری در این منطقه به کار گرفته شود و در مرکز خط دفاعی هم پژمان منتظری، جای هادی عقیلی را گرفت. یک خط جلوتر، حضور احسان حاج صفی و محمد ابراهیمی به عنوان دو بال چپ و راست، جالب توجه بود و در خط حمله هم کریم انصاری فرد جایی در ترکیب اصلی نداشت تا علی کریمی مهاجم تیم ملی ایران باشد. 

 
دو تیم در 20 دقیقه ابتدایی، نمایشی محافظه کارانه داشتند و اغلب توپ در یک سوم میانی زمین جریان داشت. در این دقایق، اغلب حضور تیم ملی روی دروازه ازبکستان معطوف به پرتاب های بلند اوت می شد که ماهینی و حاج صفی از چپ و راست می انداختند.

بعد از گذشت 20 دقیقه، ازبکستان به تدریج با نفوذهای اینوموف، اسماعیل اف و حسن اف بر جریان بازی مسلط شد و سمت چپ و راست دفاعی تیم ملی لرزان تر از آن بود که حملات ازبک ها را در این مناطق کور کند. در این نیمه، ماهینی نمایشی پراشتباه داشت و پژمان نوری هم که بعد از سال ها، بار دیگر به عنوان دفاع چپ به کار گرفته شده بود، اغلب مغلوب اینوموف می شد. در آخرین دقیقه نیمه اول، کی روش ابراهیمی کم اثر را از بازی بیرون کشید و خسرو حیدری را به سمت راست برد. در این نیمه، هافبک های سردرگم ایران مجالی برای بازی سازی نیافتند و در اکثر دقایق، تحت تاثیر هافبک های ازبکستان بودند.

با شروع نیمه دوم، حفظ توپ هافبک های ایران در یک سوم میانی، قدرت حمل توپ خسرو حیدری و پیدا شدن جباری در مرکز زمین که در نیمه اول کاملاً محو بود، تیم ملی را در موقعیت بهتری نسبت به نیمه اول قرار داد. در 15 دقیقه ابتدایی نیمه دوم، شوت از راه دور نکونام می توانست تیم ملی را پیش بیاندازد که دروازه بان ازبکستان واکنش خوبی داشت. در این دقایق، ازبک ها همچنان سمت راست دفاعی ایران را هدف قرار داده بودند اما ماهینی که از حمایت بهتری برخوردار شده بود، کمتر اشتباه کردو حملات ازبکستان فقط به کرنر ختم می شد. با رسیدن بازی به دقیقه 70، بار دیگر ازبکستان توپ و میدان را در اختیار گرفت و بعد از یکی دو حمله نصفه نیمه، لحظه تعیین کننده این بازی فرا رسید.لحظه ای که در آن با اشتباه ناگی، کمک داور دوم بازی، گل سالم ازبکستان دیده نشد. با خروج جباری، علی کریمی یک خط عقب تر آمد تا کریم انصاری فرد تک مهاجم تیم ملی ایران در یک ربع پایانی باشد ولی مشکل آنجا بود که تیم ملی در زمان حمله بسیار کم تعداد بود. در آخرین دقایق بازی و در حالی که به نظر می رسید همین یک امتیاز هم برای یک بازی خارج از خانه خوب است، همکاری سه نفره آندو، انصاری فرد و خلعتبری، کار را برای ازبکستان تمام کرد

دقایق حساس:

دقیقه 21: اینوموف از راست نفوذ کرد و توپ را روی دروازه فرستاد. بعد از یک رفت و برگشت، کارپنکواز فاصله ای نزدیک دروازه ایران را هدف قرار داد اما ضربه بدون زاویه اما محکم او را سیدمهدی رحمتی با واکنشی عالی به زمین برگرداند. این اولین موقعیت جدی برای هر دو تیم بود

دقیقه 27: الکساندر گینریخ در موقعیتی تک به تک صاحب توپ شد اما باز هم رحمتی دروازه تیم ملی را نجات داد و در ادامه، پژمان نوری با ضربه سر توپ را به کرنر فرستاد. در این صحنه ابتدا کمک داور پرچم خود را به نشانه آفساید بالا برد اما نیشی مورا دستور به ادامه بازی داد

دقیقه 40: کارپنکو که در فضای بین منتظری و ماهینی جایگیری کرده بود، روی ارسال از جناح راست با سر به توپ ضربه زد اما توپ او راهی به چارچوب نداشت

دقیقه 41: باز هم جناح راست خط دفاعی ایران آسیب پذیر نشان داد و توپی که از این ناحیه ساخته پرداخته شده بود، به یک موقعیت خطرناک تبدیل شد. این توپ ابتدا از سر گیرنیخ گذشت اما بعد از آن، حسن اف به توپ ضربه زد. توپ برگشتی را گینریخ از فاصله ای نزدیک به گل تبدیل کرد اما کمک داور اول بازی، این موقعیت را آفساید اعلام کرد. تصاویر آهسته نشان می داد تصمیم ساگارا درست بوده است

دقیقه 54: شوت از راه دور جواد نکونام را نستروف در دو مرحله مهار کرد و اجازه نداد علی کریمی از توپ ریباندی استفاده کند

دقیقه 72: کرنر گینریخ با ضربه سر تیمور کاپادزه همراه شد ولی این توپ را هم رحمتی به آغوش کشید

دقیقه 74: ارسال گینریخ از چپ، در دهانه دروازه به مهاجم ازبکستان رسید، توپ بعد از یکی دو بار رفت و برگشت و برخورد به پایه تیر دروازه، بالاخره با ضربه نهایی احمد اف هماره شد، این توپ از خط دروازه رد شد ولی جلال حسینی، توپ را از درون دروازه بیرون کشید. اشتباه کمک داور ژاپنی در تشخیص این صحنه، بازی را همچنان بدون گل نگه داشت

دقیقه 85: شوت خطرناک کاپادزه از پشت محوطه هجده قدم با عکس العمل عالی رحمتی به کرنر رفت

گل:

درحالی که ازبکستان برای رسیدن به گل جلو کشیده بود، آندو تیموریان، کریم انصاری فرد را از جناح راست صاحب توپ کرد. پاس به جلوی عالی انصاری فرد، خلعتبری را با دروازه بان تک به تک کرد و بغل پای مطمئن دیگر بازیکن تعویضی تیم ملی، سه امتیاز حیاتی را به تیم ملی هدیه کرد

بهترین بازیکن:

سیدمهدی رحمتی در روزی که بسیاری از ملی پوشان ایران حتی سایه ای از گذشته خود نبودند، عملکردی فوق العاده داشت و به تنهایی 3-4 موقعیت آشکار گل را ازبک ها گرفت. او بدون تردید بهترین بازیکن زمین بود.

اتفاق ویژه:

نیشی مورا داور مشهور ژاپنی در این بازی به هیچ بازیکنی کارت زرد ندا

 

تیم ملی ایران در شبی که پیروزی خفیف خود را تا حد بسیاری مدیون شانس و اقبال بلند خود بود ، توانست در خانه­ ازبکستان سه امتیاز ارزشمند را کسب نماید و امیدوارانه به استقبال سایر دیدارهای پیش­روی خود برود. عملکرد ملی پوشان در این مسابقه چگونه بود؟

سید مهدی رحمتی (10/9)

پس از فراز و نشیب­های بسیاری که رحمتی در هفته های آخر لیگ یازدهم داشت ، بسیاری بر این باور بودند که دوران طلایی او به پایان رسیده است و او دیگر ستاره­شماره­ یک نخواهد بود و اولین اشتباه مرگ­بار او در تیم ملی زمینه­ ساز جدایی او از ترکیب اصلی تیم خواهد شد. اما نمایش بی­ نقص او در برابر ازبکستان زمینه ­ساز پیروزی ارزشمند تیم ملی ایران در اولین گام برای راه­یابی به جام جهانی 2014 بود ، بلکه تضمین بسیار خوبی برای شماره یک ماندن  او نیز بود. رحمتی به خصوص در تک به تک ها عالی عمل کردو فوق العاده بود.

سید جلال حسینی (10/4.5)

سید جلال تنها مدافعی بود که در سونامی کی روش نقش خود را حفظ کرده بود. جلال حسینی نتوانست با پژمان منتظری زوج قابل قبولی را تشکیل بدهد و این دو بازیکن به خصوص به هنگام حرکات عرضی ازبک ها نشان دادند که فعلا با هم هماهنگ نیستند.تاثیرگذارترین حرکت حسینی در بازی ، حرکت زیرکانه­ او در درون دروازه بود ، زمانیکه توپ بطور کامل در درون دروازه­ ما قرار گرفت اما سید جلال با سماجت و خونسردی توپ را برگرداند تا  نیشی مورا تن به اشتباهی مرگ­بار دهد و این گل صد در صد را مردود اعلام نماید.

 http://u.goal.com/189900/189969hp2.jpg

پژمان منتظری (10/4)

در روزی­که کی وش دست به تحولی عظیم در ترکیب تیم ملی و به خصوص در ترکیب خط دفاع تیم زده بود ، پژمان منتظری به عنوان جایگزین هادی عقیلی نه تنها نتوانست از نفوذها جلوگیری نماید و در درگیری­های نفر به نفر پیروز باشد و بارها مغلوب حرکات ازبکها شد که در شروع بازی از دفاع  هم موفق نبود. او به خاطر تکنیک و بازی سازی در ترکیب تیم قرار گرفته بود و به عقیلی ترجیح داده شداما آنی نبود که انتظار می رفت .

  پژمان نوری (10/3.5)

 پژمان نوری از جمله دیگر مدافعانی بود که در ترکیب متحول شده­ کیروش جای مهرداد پولادی را گرفت. نوری به مانند همیشه در خدمت  تیم بود و بسیار سعی داشت تا در سمت چپ با تلاش و دوندگی بسیار از نفوذ هافبک­ها ازبکستان جلوگیری کند. نوری عملکرد خوب و ایده­ آلی نداشت ، گواه این مدعا آن است که بسیاری از حملات و نفوذهای ازبکستان از سمت چپ شکل می­گرفت.  نوری در بسیاری از نبردهای تن به تن مغلوب اینوموف شد.

  حسین ماهینی  (10/3.5)

 حسین ماهینی که به جای خسرو حیدری در سمت راست خط دفاع به بازی گرفته شده بود ، در نیمه­ اول بسیار پر اشتباه ظاهر شد. او بازیکن کم تجربه ایست و فعلا به این بازیها نیاز دارد اما به شرطی که مایه اش را داشته باشد . ماهینی در اغلب درگیری­های تک به تک ناکام بود. او حتی در انجام پرتاب­های دستی نیز نتوانست به کمک تیم ملی ایران بیاید.

   خسرو حیدری (10/4.5)

تیم ملی ایران که بسیار تحت فشار قرار گرفته بود ، با صلاح دید سرمربی خود اقدام به انجام تعویض نسبتا کارآمد نمود. در آخرین دقیقه­ از نیمه­ اول ابراهیمی که نمایش کم فروغی را در این دیدار داشت ، جای خود را به خسرو حیدری داد تا اوضاع کمی برای ایران به سامان شود. با حضور حیدری کمی اوضاع برای خودنمایی و بازی­سازی هافبک­های تیم ملی فرآهم آورده شد ، هرچند ایران در این زمینه امروز بسیار ناکام بود.

جواد نکونام (10/4)

جواد نکونام شاید یکی از بدترین بازی­های ملی خود را برای تیم ملی انجام داد ، او که شاید امید اول ایران در خط هافبک محسوب می­شد بارها با پاس­های اشتباه  خود موقعیت بازی­سازی را از ایران گرفت. او در جنگ­های نفر به نفر در میانه­ میدان به مانند سایر هافبک­های تیم ملی ناکام بود ؛ البته تجربه جواد در صحنه گل تاثیر خود را گذاشت.او در این بازی نزدیک به خط دفاعی بازی می کرد و این شکل از بازی تاثیر منفی خود را روی نمایش تیم گذاشت.

 آندرانیک تیموریان : (10/3)

آندرانیک تیموریان نیز بسیار دور از سطح خود بازی کرد. او در میانه­ میدان نتوانست نبض بازی را در اختیار بگیرد ، همین امر نیز باعث شده بود تا حملات بسیاری از سوی یاران ازبکستان شکل گیرد. تیموریان فقط در چند صحنه موفق به متوقف کردن بازیکنانی نظیر گینریخ شد... اما فقط  با انجام خطا.

 http://u.goal.com/189900/189977hp2.jpg

 مجتبی جباری (10/3)

خاصیت فوتبال جباری به پاس دادن برای مهاجمان است اما در بازی مقابل ازبکستان مهاجمی در زمین نبود...در عین حال جباری هرگز حتی یک حرکت موثر از خود نشان نداد و کمتر برای استفاده از ضربات سوم به خط حمله اضافه شد.روز ازبک برای مجتبی روز ضعیفی بود.

 محمد ابراهیمی (10/2)

 ابراهیمی شاید در این دیدار ضعیف­ترین بازیکن تیم ملی بود. ارائه بازی بدون تاثیر و محو شدن در جریان بازی حتی در همان دقایق ابتدائی بازی که ایران رقابتی پا یا پای با ازبکستان داشت ، از جمله دلایل تایید کننده­ی این مطلب است. البته کی روش به دنبال اضافه کردن بازیکنان جدید به تیم ملی است و امثال ابراهیمی باید از این  فرصتها بهتر استفاده کنند. .

 احسان حاج­ صفی (10/3)

 حاج­ صفی  که دقیقا در پست دلخواهش بازی می کرد ؛ در انجام نفوذ نیز بسیار ضعیف عمل کرد و نتوانست کمکی جدی به خط حمله نماید. عملکرد ضعیف حاج­ صفی در انجام نفوذهای جدی و نیش­دار به عنوان بال چپ ، سبب شد تا تیم ملی در بیش­تر لحظات در لاک دفاعی فرو برود ..

 علی کریمی (10/3)

علی کریمی که به عنوان مهاجم در تیم ملی به کار گرفته شده بود ، به علت آنکه آن چنان که باید تغذیه نشد ، نتوانست نمایش خوبی  را از خود ارائه نماید. هرچند که انتظار ما از کریمی ایجاد موقعیت­های خطرناک از سوی خود او بود ، اما اگر واقع­ بین باشیم نباید فراموش سازیم که واگذار کردن توپ و میدان از سوی هافبک­های تیم ملی ، از جمله عوامل اصلی بازی کم فروغ کریمی بود.

 http://u.goal.com/189900/189978hp2.jpg

 محمدرضا خلعتبری (10/7)

محمدرضا خلعتبری که در دقیقه­ 62 به جای حاج­ صفی به میدان آمد ، در روز افت ستاره ­ها ، درخششی مناسبی داشت و توانست با ارائه یک بازی منطقی و روبه جلو ، امید تیم ملی برای گل زنی و پیروزی را همچنان زنده نگه دارد. این امر زمانی تکمیل شد که انصاریفرد وارد میدان شد و پاس گل زیبا و تماشایی را برای او ساخته نمود و خلعتبری نیز نشان داد که مرد دقایق سخت است و قدر تک موقعیت­ها را به خوبی می­داند.

 کریم انصارفرد (10/7)

انصاریفرد در زمانی به بازی آمد که کمتر کسی فکر می­کرد که تیم ملی ایران توان گلزنی را دارد. شاید تنها حرکت مثبت و جدی کریم همان پاس گلی بود که در میان اشتباهات بازیکنان ازبکستان از سوی او برای خلعتبری فرستاده شد. این یک پاس در کلاس جهانی بود...پاسی مهمتر از همه گل های کریم!.


روزنامه جمهوری اسلامی در آستانه بیست و سومین سالگرد رحلت بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی رضوان‌الله تعالی علیه با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت‌وگو کرده است.
http://rajanews.com/%5CFiles_Upload/26553.jpg
بخش هایی از سخنان هاشمی رفسنجانی در این گفت‌وگو به این شرح است:
http://peymane.ir/files/fa/news/1388/4/30/2750_310.jpg

- سایر موفقیت‌های‌امام را من مرهون دانش ایشان می‌دانم. ایشان مسائل خاص روحی داشتند، عرفان بالا و هوش سرشار داشتند....کسی در دانش ایشان تردید نمی‌کرد. ما در آن موقع که می‌خواستیم جدی درس بخوانیم، درس علمای دیگر هم می‌رفتیم، درس ایشان برای ما خیلی تفاوت داشت به همین دلیل شاگردان ایشان را اگر درست شناسایی کنیم، جزو درس‌خوانهای حوزه بودند....امام خمینی حقیقتاً عارف بودند.

http://s1.picofile.com/file/7296818381/hashemi2_m.jpg

- ایشان(حضرت امام ره ) قبل از اینکه وارد مبارزه بشوند، زمینه‌ای برای این گونه مسائل( حکومت اسلامی) دیده نمی‌شد. به محض اینکه وارد مبارزه شدند، یعنی از سال 41 به بعد. آدم خیلی می‌فهمید که ایشان نظر دارد. ولی اینکه بحث مستقل بکنند نکردند. نمی‌دانم چرا ایشان بحث مستقل تا قم بودند نکردند. خیلی فرصتی هم نشد. بین زندان و تبعید امام مقطع کوتاهی بود و دراین مقطع کوتاه امکان این بحثها نبود. مبارزه در اول جنبة تشکیل حکومت نداشت، ولی مبارزه با فساد دربار و شاه و حکومت پهلوی و دفاع از اسلام بود...وقتی که بحثهای سیاسی مطرح می‌شد ایشان به هیچ وجه در جلساتی که خصوصی‌تر بود و بحثهای اساسی می‌شد، ایشان قبول نداشت که درجامعه اسلامی چنین دولتی باشد. ایشان چیز دیگری را می‌خواستند. فضای حوزه این طور بود که حتی برای امام حسین(ع) بحث اینکه امام حسین(ع) دنبال حکومت بودند، زیاد نبود، خیلی کم بود. ولی وقتی آقای آقاشیخ نعمت‌الله صالحی نجف‌آّبادی آمد و کتاب شهید جاوید را نوشت و ثابت کرد که امام حسین(ع) برای تشکیل حکومت اسلامی قیام کرد سخت بود بپذیرند. فضای حوزه، این فضا نبود. وقتی بعدها فضا مناسب‌تر شد و ایشان هم در نجف بودند، تصمیم گرفتند این بحث را باز کنند.

http://www.bibaknews.com/files/fa/news/1390/9/12/13162_938.jpg

-کارهای کوچکی که گروه‌های مسلح می‌کردند، ( امام)مفید نمی‌دانستند و هیچ وقت ما ندیدیم که تجویز کنند برای این کارها. بلکه ما نفی‌اش را هم دیده‌‌ایم. مواردی هم خود ایشان نفی می‌کردند و می‌گفتند که فلان ارتشی آمد و گفت که ما دسترسی داریم به دربار و می‌توانیم فلان کار را بکنیم. ایشان تأیید نکردند.

http://ashouraeyan.persiangig.com/image/88-Akbar-Hashemi.jpg

-من سر این موضوع( ترور منصور) خیلی بازجویی شدم. یکی از بازجویان من سرهنگ مولوی بود که رئیس ساواک تهران بود. می‌آمد از من بازجویی می‌کرد و مرا شکنجه هم می‌کرد. خود مولوی یکی از اتهامات من را فتوی گرفتن از آیت‌الله میلانی برای ترور منصور می‌دانست. یا پول گرفته‌ای داده‌ای به اینها. من اینها را در خاطراتم آورده‌ام. عین صحبت سرهنگ مولوی را آورده‌ام، ولی بین ما چنین چیزی نبود..... آنهایی که این کار را کردند نزدیک به امام بودند، اما اجازه‌ای در کار نبوده.

http://www.khabaronline.ir/images/2011/3/khabar5.jpg

- من برداشتم از امام این بود که همة لوازم یک رهبر سیاسی، اجتماعی، شرعی و رهبر حکومت اسلامی به معنای صحیح را ایشان در وجودشان دارند. این را ریز کنیم تحلیل تاریخی امام خیلی زیاد می‌شود. امام خیلی خوب مسلط بود. از زمان مشروطه به بعد را خوب مسلط بودند. از لحاظ شجاعت، ایشان یک ذره هم از غیر خدا نمی‌ترسیدند. من هیچ وقت در وجود ایشان نگرانی از سایر مسائل ندیدم. در بدترین شرایط و سخت‌ترین شرایط، ایشان اوضاع عادی زندگیشان ادامه داشت و اداره می‌کردند. در انجام وظائف اسلامی و دینی خودشان هیچ حاضر نبودند معامله کنند. واقعاً قاطع بودند. هوششان خیلی بالا بود. با کسی که کمی صحبت می‌کردند متوجه می‌شدند طرفشان چه کسی است. جریانهای سیاسی را خوب تشخیص می‌دادند. اخلاصشان که عامل اصلی موفقیت شان بود، واقعاً بالا بود. اخلاصشان در حد اعلای انسانهای موحد بود. قاطعیت ایشان هم خیلی معروف است. اگر کسی با ایشان مباحثه می‌کرد و ایشان را قانع می‌کرد با قاطعیت از نظر خود برمی‌گشتند. و یک شوخی هم از قول ایشان نقل شده که مرد آن است که از قولش برگردد. مسئله اصلی که عبور کردید و مسئله‌مردم بود. امام مرتب به ما نصیحت می‌کردند که با مردم باشید، مردم را هوشیار کنید، مردم را آگاه کنید. تعبیرهایی هم داشتند که مردم ولی نعمت ما هستند. این بعد امام را باید خیلی برجسته بکنیم. تکیه بر مردم و جلب نظر مردم آن هم به شیوه آگاهانه.

http://aftabnews.ir/images/docs/000154/n00154819-r-b-007.jpg

- گاهی سئوال می‌کردیم که امام زمان(عج) یا موارد دیگری در مسائل به شما(حضرت امام ره) کمک می‌کنند؟ ایشان جواب منفی می‌دادند. قبول نداشتند این حرفها را که از راههای غیر متعارف چیزی گرفته شود. بالاخره امام یک مجتهد هوشیار نابغه و همه جانبه‌نگر بودند. عرفان امام به طور طبیعی به اخلاص کشیده می‌شد. عرفان با اخلاص تقریباً متلازم است. اگر عرفان قوی باشد، آدم هیچ وقت در اخلاص لنگ نمی‌زند.

http://aftabnews.ir/images/docs/000154/n00154819-r-b-003.jpg

- یک نکته در مورد امام، نوآوری‌های امام است....اولین نوآوردی فقهی امام در بحث فقه این بود که ایشان مسئله زمان مکان را تاثیرش را در اجتهاد محرز گرفتند و این باعث می‌شود که ما اجتهاد پویایی داشته باشیم. چون زمان و مکان همیشه مساوی نیست و متفاوت هستند...مسئله دوم که ایشان کار بزرگی در فقه کردند، این است که مجمع تشخیص مصلحت نظام را تاسیس کردند، آن هم نه برمبنای سیاسی بلکه بر مبنای خود فقه، هنگام تعارض مصالح با هم یا هنگام تعارض مصلحت و مفسده، مصلحت را در نظر می‌گیرند و فتوی می‌گیرند. از قدیم هم در فقاهت‌ها بوده، ولی ایشان آوردند و شکل ساختاری به آن دادند و در قانون اساسی هم ثبت شد و حل مشکلات را هم می‌کند....سوم این است که ایشان مسئله پرداختن به حکومت اسلامی را بسیار جدی گرفتند. با مبارزه‌شان و افکارشان. این هم در بین فقهای گذشته کم نظیر بوده. حتی مشروط هم که انجام شد، علمای بزرگی بودند که باعث شدند مشروطه بودجود بیاید آنها داعیه حکومت اسلامی نداشتند....مسئله چهارمشان هم همین ولایت فقیه است که مبنای حکومت شد. البته این بحث سابقه دارد. کسانی مثل مرحوم نراقی رویش بحث جدی کرده‌اند. البته اکثر علما مخالفت می‌کردند. آنها ولایت فقیه را در حدود دیگری می‌دیدند. ولی زیاد هستند در تاریخ که این جور گفته‌اند. ولی امام خمینی این را زنده کردند. بحث را مبسوط کرد. اثبات کرد و سپس عمل کرد و به اینجا رساند....ما همیشه بحث تقیه را داشته‌ایم. شما از زمان ائمه هم که نگاه کنید تا حالا، یکی از مسائلی که بوده برخی از مبارزات را به خاطر تقیه انجام نمی‌دادند. امام آمدند در مبارزه وقتی به جایی رسید گفتند تقیه حرام است و بلغ ما بلغ حدی برایش تشکیل ندادند....در مورد شطرنج و موسیقی که خیلی حساسیت در کشور بود. یک رنگی در صدا و سیما پیدا می‌شد دردسر می‌آفرید. ما خودمان در زندان پیش از پیروزی انقلاب که با هم بودیم و رادیو هم داشتیم رادیو را روشن می‌کردیم. آرم اخبار رادیو که پخش می‌شد برخی از اقایان علما که آنجا بودند راضی نبودند. ما آرم خبر را کم می‌کریم و وقتی آرم آهنگین خبر تمام می‌شد، و خبر شروع می‌شد رادیو را بلند می‌کردیم. اینقدر محدود بود. خوب امام با فتوی خودش این محدودیت‌ها را از بین برد. فتوایی که در مورد سریال پاییز صحرا دادند مشهور است.... برای سرود آقای مطهری خودشان نشستند و به دقت گوش دادند و نظر و فتوی دادند.

- امام در زمان مناسبی طلوع کردند و خوب وظیفه شان را انجام دادند و با عظمت از دنیا رفتند. به قول خودشان با دلی آرام و قلبی مطمئن عروج کردند و انشاءالله خداوند ایشان را پذیرفته باشد در جوار اولیاء و انبیاء

- انقلاب ایران به رهبری امام خمینی نشان داد که با حضور انبوه مردم بزرگترین قدرتهای دیکتاتوری شکسته می‌شوند. امروز این مسئله آسان‌تر است، آن موقوع فضا بسته بود. خبرها بیرون نمی‌رفت. دنیا حمایت نمی‌کرد. صدا و سیماهای دنیا اخبار را کمتر پخش می‌کردند. خودمان هم چیزی نداشتیم. این کار عظیم که اتفاق افتاد واقعاً یک نمونه بود. غربی‌ها هم اگر چه خوششان نمی‌آمد، ولی تحلیل‌هایشان از این بعد برای شناخت انقلاب اسلامی مهم بود. گاهی هم مسخره می‌کردند. این سابقه هنوز در خاطره مردم دنیا هست. به هرحال این تجربه ایران را داشتند( موضوع بیداری اسلامی). تحلیل‌های اجتماعی - سیاسی هم روشن بود. مردم تأثیرگذار بودند. این عوامل باعث شد انقلاب بشود. من خودم احساسم این است که غربی‌ها خیلی به این موضوع کمک کردند. در مصر، تونس، در یمن، در لیبی خیلی کمک کردند. شاید دلیلش هم این است که آنها هم فهمیده‌‌اند که حکومتهای دیکتاتوری فایده‌ای ندارند و باید برچیده شوند، چون مردم وابستگی زننده را دیگر برنمی‌تابند. همه عوامل شاید مهم‌ترین دلیلی که این انقلابها را انجام داد، انفجار اطلاعات بود. رسانه‌های مجازی بودند و سیستم اینترنت و ماهواره‌ها و سایت‌ها بود. ضمناً تحصیلات مردمی هم موثر بود. الان دیگر در کشورهایی مثل مصر و تونس و لیبی و یمن دیگر اکثریت مردم با بی‌سوادها نیست.موج مردمی در این کشورها موج واقعی بود. دیکتاتورهایی مثل بن علی و مبارک و قذافی و علی‌عبدالله صالح به اندازه کافی بی‌ریشه بودند. حرکت کامکلاً طبیعی بود و موانع زیاد نبود.

- 50 درصد مردم مصر در انتخابات شرکت نکرده‌اند. این برای من یک پدیده عجیب و غریب است که مردمی که اینقدر از دیکتاتوری رنجیده بودند و حالا یک فضایی باز شده و باید یک کسی را انتخاب کنند، نمی‌آیند. ما خیال می‌کردیم 80، 90 درصد در انتخابات مصر شرکت می‌کنند. انتخاباتشان هم آزاد بود کسی نتوانست اعتراض بکند.

- قطعا غربی‌ها متمایل به روی کار آمدن یک حکومت مذهبی در مصر نیستند. مگر اینکه بترسند اگر مذهبی‌ها روی‌ کار نیایند دوباره اکثریت جامعه مصر ناراضی بشوند و این نارضایتی دوباره در مصر انقلاب بوجود بیاورد. امنیت، استمرار پیدا نمی‌کند. چیزهای دیگری پدید می‌آید. زیاد اغراق نکنیم که مصر اوضاع خوبی ندارد. آمدن احمد شفیق نمی‌تواند زیاد مهم باشد. معمولی است. مگر در خود ایران در انقلاب خودمان آقای نبی‌صدر رای نیآورد؟ آقای بنی‌صدر در بطن انقلاب نبود، ولی وقتی از پاریس آمد به ایران، با اکثریت قاطع رئیس‌جمهور شد. اینجا هم آن موقع اگر شخصی مثل امام نبود و بحران را مهار نمی‌کرد، ممکن بود مسیر به غلط پیش برود. در جاهای دیگر هم اگر پشت انقلاب نیروی قوی مثل امام که از لحاظ معنوی در مردم قدرت بالایی دارند نباشد، یا از لحاظ مادی نباشد، به مشکل می‌خورند. ما می‌دانیم همه مردم یک جور فکر نمی‌کنند. جوانها یک چیز می‌خواهند. خانمها خواسته‌های دیگری دارند، تجار چیز دیگری می‌خواهند. من هنوز وضع غیر عادی در مصر و تونس و این جور جاها نمی‌بینم. یمن که فعلا چیزی معلوم نیست. در لیبی هم مردم پیروز نشدند، ناتو پیروز شد. در لیبی اگر ناتو حاضر نمی‌شد، نیروهای قذافی مردم را می‌زدند. اگر مردم لیبی به این رشد رسیده بودند که انقلاب خودجوش می‌کردند وضع فرق می‌کرد، اما پیروزی لیبی به ناتو بستگی داشت. الان هم لیبی را تا حدودی ناتو حفظ کرده است. در مجموع حرکت‌ها کند شده است، به همین ادله اما متوقف نشده، دیر یا زود جاهای دیگر هم این حرکات و انقلابها شروع خواهد شد. - همه چیز بستگی به تحرکات خارجی ندارد. عدم پختگی و عدم وجود مدیریتی مثل امام خمینی باعث مشکلات امروز مصر است. اگر امام خمینی در انقلاب ما وجود نداشتند، ما هم از ناحیه افراط کاریها ضربات شدیدی می‌خوردیم. انقلاب ما به آسانی متلاشی می‌شد. فراموش نکنید که ما در تهران جنگ مسلحانه شدید داشتیم. مگر کم بود؟ 500 هزار نفر ریخته بودند خیابان. ما در مجلس محاصره شده بودیم و صدای تیرها می‌شنیدیم. کردستان اون جوری شده بود. ترکمن صحرا اون جوری. خرمشهر اون جوری. آذربایجان با آن عظمتش آن مسائل پیش آمد. این شخصیت امام خمینی بود که این مشکلات را بتدریح و اساسی مهار کردند. شما هم مطمئن باشید هر انقلابی که اتفاق بیفتد، مردمی هم باشد، بعدش باید انتظار اینگونه چیزها را داشته باشیم، مگر اینکه یک جریان نیرومند و فرد نیرومندی افراط‌گری‌ها را مهار کند.

- این جا به جا شدنها( در اروپا ) را نمی‌شود گفت که سرنوشتها را عوض می‌کند. همین آقای اولاند که به پیروزی رسیده در عمل به بسیاری از سیاستهای سرمایه‌داران پای‌بند است. منجمله درباره ایران. وزیر خارجه آقای اولاند بعداز مذاکرات بغداد حرفهایی که زده، عین حرفهای آمریکایی‌ها است. در یونان هم همیشه تفکر سوسیالیستی وجود داشته است. مردم یونان همیشه افکار ضد سرمایه‌داری داشته‌اند. اما همه اینها نمی‌تواند تبدیل به یک تغییرات اساسی بنیادی شود. اینها همه جابجایی است. در آلمان هم همین‌طور است. بقیه کشورها هم همین‌طور است. در هیچ یک از این کشورها تغییرات بنیادی و ماهیتی رخ نخواهد داد.البته سیاستهایشان تعدیل می‌شود.

- من فکر می‌کنم اگر شیعیان عراق با تدبیر و اتحاد کار کنند وضعش روز به روز بهتر می‌شود شیعیان در عراق با حداقل 60 درصد اکثریت را دارند. این مهم است. سابقه مبارزاتی مردم شیعه از بقیه خیلی بیشتر است. شیعیان عراق خیلی مظلوم هستند. آوارگی کشیدند. سنی‌ها هم قبلا حاکم بودند. البته بعضی شان با صدام مخالف بودند. کردها هم نگاه می‌کنند ببینند با کدامیک باید کار کنند. کردستان گوشه‌ای از عراق است و ملت کردستان جمعیت زیادی از عراق نیست. کردها را تا چند وقت پیش ما می‌دیدیم، تردید نداشتند که سرنوشتشان با شیعه یکی است. شیعیان باید این اکثریت را حفظ کنند. به جان هم نیفتند. طائفه‌گری نکنند. طائفه گری دینی به راه نیندازند. آینده عراق خیلی خوب می‌شود، اگر شیعه‌ها متحد شوند.

- بالاخره ما باید یک حسن نیتی از آمریکائیها ببینیم( در موضوع مذاکرات 1+5). اگر آنها بخواهند در عین خصومت از مذاکره هم استفاده کنند جواب نمی‌دهد، معکوس جواب می‌دهد، واقعا اگر یک روز آمریکا حسن نیت نشان دهد وضع فرق می‌کند. به فرموده امام اگر آمریکا آدم بشود، آن وقت می‌توانیم مشکلات را حل کنیم، قرار نیست تا قیامت با آمریکا قهر باشیم. الان آمریکائیها از موضع تحریم و فشار می‌خواهند کار بکنند. در مذاکره هم آنها دست بالا دارند. تحریم‌ها را کرده‌‌اند. فشارها را بر ما آورده‌اند. تحریم‌های سازمان ملل را اعمال کرده‌اند. حالا وقتی می‌نشینیم برای مذاکره می‌گویند شما این کار را بکنید تا ما تحریم‌ها را کم کنیم. این که مذاکره نیست!

- در مورد این مذاکرات(بغداد) بعد از اسلامبول با اظهاراتی که ایرانیها و غربی‌ها کردند یک خوش بینی کاذبی درست شد. هم ما می‌خواستیم در داخل کشورمان امیدی پیدا بشود و هم غربی‌ها نیاز دارند به خاطر مشکلات فراوان اقتصادی که دارند نیاز به آن صحبتها داشتند. لذا هر دو تلاش کردند که بگویند فضا فضای مثبتی است و امید ایجاد کنند. اما در بغداد معلوم شد اینطوری نیست. هنوز اطلاعات زیادی نداریم و ارزیابی کار آسانی نیست. آنچه فعلا معلوم است آنها با حربه تحریم پیش می‌ایند و می‌گویند ما با تحریم توانسته‌ایم ایران را به نرمش در مذاکرات بکشانیم. البته ایران هم نشان داده که از این تحریم‌ها و تهدیدها از میدان به در نمی‌رود. بنابراین باید کمی صبر کنیم تا اطلاعات واقعی به دستمان برسد.

- ما یک دولتی را می‌پسندیم که خیلی عالمانه، مدبرانه، با اعتدال عمل کند و از نیروهای بخشهای مختلف جامعه از نیروهای کارآ و غیرباندی و جامع کشور استفاده بشود. من الآن روی شخص خاصی نظر ندارم.

- اینجا یک مسئله مهمی برای نظام مطرح است و رهبری روی آن تکیه دارد و آن این است که آنها (غرب) می‌خواهند سلطه شان را در ایران تحکیم کنند و ما را تسلیم کنند. می‌خواهند ابهت انقلاب و نظام اسلامی را بشکنند. ما باید بهانه را از دست آنها بگیریم. به هر حال رسیدن به انرژی صلح آمیز هسته‌ای نیاز روز است و نمی‌شود ایران به این عظمت از دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته‌ای محروم باشد. دست ایران در انرژی هسته‌ای نباید خالی باشد.

- نظرم در اقتصاد اسلامی وقتی که بحث می‌کردم هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب و هم در خطبه‌های نماز جمعه، نظر خودم اقتصاد مختلط بوده. من به اقتصاد اعتدالی رسیده بودم با منابعی که رویش کار کرده بودم و تاریخ اقتصاد را مطالعه کرده بودم. یعنی اینطور نیست که همه چیز در اختیار دولت باشد مثل کمونیستها و اینطور هم نباید باشد که همه چیز دست مردم باشد و دولت فقط تماشاچی باشد من به اینجا رسیده بودم.

- این سیاست هدفمندی را هم که قبلاً مجلس تصویب کرده و در سیاستهای کلی برنامه توسعه نظام هم هست و رهبری هم تصویب کرده‌اند و اصل 44 قانون اساسی هم بر این مبنا است. شیوه اجرایی که الآن دردست دولت است اشکال پیدا کرده. اگر همان جوری که سیاست رهبری بود و سیاستهای کلی بود و مجلس هم در برنامه چهارم تصویب کرده بود، اجرا می‌شد به نظرم این اتفاقات نمی‌افتاد و برنامه اجرا می‌شد


فقط ناصر خان حجازی

متن زیر رو با تمام علاقه ام به ناصر خان نوشتم نظر یادتون نره

اگر تا همین چند ماه پیش از من میپرسیدند که بزرگترین آرزوی تو توی دنیای فوتبال چیه ! میگقتم اینکه ناصر خان دوباره سرمربی استقلال بشه. دو بار این لذت رو درک کرده بودم یه بار تو سالهای 76و77 یه بار هم همین چند سال پیش  که عاشقانه به استادیوم میرفتم و به عشق ناصر خان فریاد میکشیدم و تیم آبی رو تشویق میکردم.

ما گل میخوایم  ما گل میخوایم   اس اس رو با ناصر میخوایم   استقلال باید تو قهرمان شی 

این شیرین ترین شعاری بود که میشد شادمانه بلند فریادش زد .ناصر خان اسطوره آبی ها سرمربی بود و این نهایت آمال امثال من بود که استقلالی شدنشون یه دلیل داشت ! ناصر حجازی 

اما اینکه چون در سرزمین ما هیچ کسی جای خودش نیست و کوتوله ها کفش های بزرگ به پا میکنند مانع ادامه فعالیت ناصر حجازی شدند هوادار های استقلال جلوی دفتر باشگاه بست می نشتند و خواستار ماندن حجازی بودند اما بی نام ونشان های تاریخ با لبخند های شیطانی مقدمات حضور مربی نه چندان انسان فوتبال را در استقلال فراهم می اوردند.

زورگیران حجازی رو از خانه اش بیرون کردند . به هر حال در سرزمین ما همیشه قورباغه ها هفت تیر کش بوده اند و خواسته اند با ادرار در دریا دریا را به نجاست بکشند غافل از اینکه خود را به نجاست میکشند

ناصر خان امسال به لطف فتح الله زاده خویی مدیر فنی باشگاه شد تا در کنار مظلومی و پورحیدری استقلال را به جایگاه واقعی اش در آسیا برسانند استقلال خوب نتیجه گرفت و دوم شد اما هیچ کس خوشحال نشد حتی فتح الله زاده ای که دو بار ناصر را به استقلال آورد و دو بار او را کنار گذاشت تا خود بماند.

حجازی بیمار شد و سیل همبازی ها و شاگردان سابق به عیادت او رفتند حتی قلعه نوعی هم به ملاقات اسطوره رفت تا شاید  از آب گل آلود بیماری بتواند ماهی صید کند اما او نخواهد توانست  فتح الله زاده هم نخواهد توانست سال 78 و قلب درد دوست پول دارش منزوی را دکتر فتح الله زاده فراموش نخواهد کرد سال 78 را زرینچه و برومند و باندشان هم فراموش نخواهند کرد

حجازی رفت تا آبی ها بی اسطوره بمانند تا حجازی کاپلو به خاطره هایمان بپیوندد حجازی رفت تا شاید کوتوله ها فکر کنند که محبوبند و میتوانند زین پس با پول های خود محبوبیت را بخرند

امیر قلعه نوعی را میگویم همان که ناصر هیچ وقت او را نبخشید و هوادارن نیز اورا هیچ وقت نخواهند بخشید او به همه چیز خیانت کرد تا شاید  نامی در میان مردم برای خود دست و پا کند اما او منفور ماند

ناصر حجازی از میان آبی ها رفت تا دیدن دوباره او روی نیمکت آبی ها برایمان یک افسانه شود همانطور که خود او هم افسانه آبی ها بود

این آخرین شعاری بود که من در ورزشگاه آزادی همراه با آبی ها بلند و با اشک هایم فریاد زدم

ناصر حجازی ای گلر طلایی محبوب تاجی ها هستی همیشه

عاشقت میمونم قدر تو رو میدونم نیاد اون روزی که بی تو بمونم

به نقل از ایسنا

امیر قلعه‌نویی سرمربی سابق استقلال که هر دو عنوان قهرمانی مجموعه آبی در تاریخ 11 ساله لیگ برتر در دوره سرمربی‌گری او به دست آمده، به استقلال بازگشت. اعضای حاضر در جلسه هیات مدیره باشگاه استقلال پس از بحث و تبادل نظر پیرامون برنامه های ارائه شده از سوی کاندیداهای سرمربی گری، با رای خود امیر قلعه‌نویی را به عنوان سرمربی جدید تیم فوتبال استقلال انتخاب و معرفی کردند.

در حالی که قرار بود نشست هیات مدیره باشگاه استقلال فردا (سه‌شنبه) برگزار شود، امروز (دوشنبه) جلسه فوق‌العاده هیات مدیره در وزارت ورزش و جوانان برگزار شد و امیر قلعه‌نویی با حضور در این نشست برنامه‌هایش را تشریح کرد.

سرمربی جدید استقلال به دعوت احمد رسولی نژاد رییس هیات مدیره باشگاه در این نشست حضور پیدا کرد و اعضای حاضر در نشست پس از شنیدن برنامه‌های قلعه‌نویی، وی را به عنوان سرمربی جدید استقلال انتخاب کردند.

امیر قلعه‌نویی طی سه فصل دوری از استقلال، دو بار با تیم فوتبال سپاهان عنوان قهرمانی رقابت‌های لیگ برتر را کسب کرد و یک بار نیز با تیم فوتبال تراکتورسازی نایب قهرمان این رقابت‌ها شد.

 

امیر قلعه‌نویی پس از انتخاب به عنوان سرمربی جدید استقلال می‌گوید که نمی‌تواند به استقلال و هوادارانش پاسخ رد دهد.

سرمربی جدید تیم فوتبال استقلال در نخستین اظهار نظرش پس از قبول سرمربی‌گری این تیم، در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار کرد: وقتی نام استقلال و پای اعتبار این باشگاه و سربلندی هوادارانش در میان باشد، دیگر درنگ جایز نیست. ضمن اینکه من امیر قلعه‌نویی هرگز نمی‌توانم به استقلال و هوادارانش "نه" بگویم.

وی افزود: من هرچه در زندگی‌ام دارم اول از لطف خدا و ائمه اطهار،‌دوم از دعای خیر مادر و خانواده و سپس از استقلال است. خدمت به این تیم محبوب و مردمی را مایه افتخار خود می‌دانم به همین دلیل وقتی هیات مدیره به من پیشنهاد همکاری داد به تنها چیزی که فکر کردم، استقلال بود.

قلعه‌نویی با بیان اینکه برای موفقیت استقلال از ثانیه به ثانیه زمان باقی مانده استفاده می‌کنم، تصریح کرد: من برای موفقیت استقلال روی حمایت رسولی نژاد رییس هیات مدیره و سایر اعضا، تلاش بازیکنان و همراهی هواداران حساب باز کرده‌ام و از همین امروز وظیفه خود می‌دانم به صورت شبانه‌روزی تلاش کنم و حتی برای استفاده از ثانیه به ثانیه زمان باقی مانده برنامه و هدف داشته باشم

به نقل از فارس

 

 در حالی که روز گذشته در پایان جلسه هیئت مدیره باشگاه استقلال اعضای این نشست اعلام کردند روز چهارشنبه تکلیف مدیرعامل و سرمربی این تیم مشخص می شود امروز از ساعت 17 در دفتر احمد رسولی نژاد در وزارت ورزش جلسه هیئت مدیره استقلال با حضور کلیه اعضا و علی فتح الله زاده مدیرعامل باشگاه استقلال و همچنین امیر قلعه نویی به عنوان گزینه سرمربیگری برگزار شد.

در این جلسه پس از شنیدن برنامه های امیر قلعه نویی، اعضای هیئت مدیره وی را به عنوان سرمربی جدید استقلال انتخاب کردند.

از اوایل هفته جاری رسانه ها حضور قلعه نویی روی نیمکت استقلال را تائید کرده بودند که سرانجام دقایقی پیش این اتفاق نهایی شد.


«سلام»، «سلام»، نطق اصلی نخستین جلسه مجلس بود؛ مجلس نهم.

دیروز روز «نماینده اولی»ها بود. روز بوسه‌هایی که رد و بدل شد. هرکس به هرکس می‌رسید ماچی می‌داد و ماچی می‌گرفت

Roohollah Vahdati (45 of 71).jpg

. درِ صحن که باز شد نمایندگان تازه وارد داخل بودند. تقریبا همه. خبرنگاران پارلمانی خیلی به دیدن مجلس سرتاسر پر و لبریز عادت ندارند.

معمولش این است که باید صبر کرد تا کم‌کم نمایندگان از راه برسند. دیروز اما به لطف شوق و ذوق 196 نماینده‌ای که تازه وارد مجلس شده‌اند عدد مجلس با 262 شروع شد و تا 278 بالا رفت.

احمدی نژاد رئیس جمهور و آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مراسم افتتاحیه نهمین دوره مجلس شورای اسلامی

«نماینده اولی»‌ها به صف شده بودند؛ مرتب و منظم. تنها مشکل شاید پیدا کردن شماره صندلی‌ها بود و استقرار در آنها. از میهمانان اما زود‌تر از همه فرماندهان نیروی دریایی و زمینی ارتش در مجلس حاضر شدند؛ راس ساعت. ارکستر صداوسیما هم در حال تمرین بود و کوک کردن سازها. آهنگ معروف «دایی‌جان ناپلئون» را می‌زدند بیشتر، تا هم ساز‌ها کوک شود، هم صدا تست.

لاریجانی و ناطق نوری در مراسم افتتاحیه نهمین دوره مجلس شورای اسلامی

«علی‌رضا مرندی» 73ساله از تهران هم رییس سنی جلسه بود. هی خودش را از میان ارکستر رد می‌کرد و به صندلی می‌رساند و هی از روی صندلی‌اش بلند می‌شد و می‌رفت.

آیت الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان در مراسم افتتاحیه نهمین دوره مجلس شورای اسلامی

انگار دو دل باشد که الان وقت مناسبی برای نشستن بر صندلی ریاست است یا نه؟ دو جوان 31ساله به‌نام‌های «ابوالقاسم جراره» از بندرعباس و «محمد حسن‌نژاد» از مرند هم به عنوان منشی‌های جلسه خودشان را به مرندی رساندند.

آیت الله رفسنجانی و حجت الاسلام گلپایگانی در مراسم افتتاحیه نهمین دوره مجلس شورای اسلامی

میهمانان روز نخست مجلس یک دفعه وارد صحن شدند. از یک در. همه با هم. محمود احمدی‌نژاد، هاشمی‌رفسنجانی، مهدوی‌کنی، آملی‌لاریجانی، احمد جنتی. غلامعلی حدادعادل هم خودش را دوشادوش آنان جا داده بود. علی لاریجانی هم بود. همه در ردیف اول نشستند.

افتتاحیه نهمین دوره مجلس شورای اسلامی

صندلی‌های ردیف دوم با نام میهمانان رزرو شده بود اما ردیف نخست این‌گونه نبود. هرکس می‌توانست هرجا که می‌خواهد بنشیند. احمدی‌نژاد که سرجایش در مجلس، درست در صندلی مقابل رییس نشست. هاشمی در چپ و آملی‌لاریجانی در راست. محمدی‌گلپایگانی در چپ هاشمی و مهدوی‌کنی در راست آملی‌لاریجانی. علی‌اکبر ناطق‌نوری در چپ محمدی‌گلپایگانی و جنتی در راست مهدوی‌کنی. علی لاریجانی در انتهای سمت چپ و درست کنار ناطق‌نوری. حدادعادل هم در انتهای راست کنار جنتی.

حاشیه افتتاحیه نهمین دوره مجلس شورای اسلامی

ارکستر صدا و سیما سرود ملی را نواخت و رفت. مرندی هم زنگ را زد و جلسه رسمی شد. معاون اجرایی مجلس گزارش داد؛ بعد هم وزیر کشور. نمایندگان هم با جو مجلس آشناتر شدند. کم‌کم نمایندگان قدیمی‌تر، سنت راه رفتن در انتهای مجلس و رفت و آمد و تشکیل جمع‌های چند نفره را زنده کردند. «نماینده اولی‌»ها هم، دست‌کم برخی که همین ردیف‌های انتهایی نشسته بودند، راه افتادند. انگار گزارش وزیر کشور را می‌دانستند و حوصله نشستن برایشان باقی نمانده بود.

 
نوبت به نطق رییس‌جمهوری که رسید نمایندگان سر جاهایشان بازگشتند. احتمالا هم وصف نطق‌های «احمدی‌نژادی» در مجلس را شنیده هم نماهایی از آن را دیده بودند. پس بازگشتند تا برای نخستین بار این تجربه ‌ویژه را از دست ندهند.

همه نشستند، به جز یک نفر. مرندی که نام احمدی‌نژاد را برای نطق خواند فقط او نبود که از جایش کنده شد و به سمت جایگاه ناطقان رفت، «علی‌اکبر ناطق‌نوری» هم به سرعت صندلی‌اش را ترک کرد و با احمدی‌نژاد در یک مسیر موازی به راه افتاد. اما این مسیر موازی تا انتها ادامه نیافت. ناطق، ناطق‌نوری البته، از تریبون سبقت گرفت و راه خروج در پیش گرفت. احمدی‌نژاد اما پشت تریبون ناطقان قرار گرفت. او کلامی از دهانش خارج نشده بود و کلمه اول دعای فرجش را نگفته بود که ناطق، البته ناطق‌نوری، صحن مجلس را ترک کرده بود. آنقدر سریع که خیالش راحت باشد کلامی به گوشش نمی‌رسد. علی لاریجانی هم خودش را جابه‌جا کرد و جای ناطق، البته ناطق‌نوری، نشست تا هم کمی به مرکز ردیف نخست نزدیک‌تر شده باشد هم شاید جای خالی ناطق‌نوری در زمان نطق رییس‌جمهوری خیلی به چشم نیاید. به هر حال هرچه باشد او میزبان بود.

احمدی‌نژاد هم حرف‌های رسمی‌ای که باید می‌زد را زد. کم‌کم «نماینده اولی‌»ها داشتند ناامید می‌شدند از اینکه احمدی‌نژاد چندان دل و دماغ همیشگی را ندارد و لابد نه از شوخی کردن‌هایش در صحن مجلس خبری هست و نه از حرف‌های همواره نماینده‌برانگیزاننده‌اش؛ اما اشتباه می‌کردند.

Hemmat Khahi - ISNA (7 of 24).jpg

رییس‌جمهوری در آخرین بخش از نطقش گفت که قوا باید در مرز خودشان حرکت کنند «البته جایگاه ویژه رییس‌جمهور در جای خودش محفوظ است»؛ این را گفت تا هم انتظارها را برآورده کرده باشد هم همین اول کار آب پاکی را روی دست نماینده اولی‌ها ریخته باشد که اینجا کجاست و او کیست.

«نماینده اولی»ها حالا یا به بار تاکید احمدی‌نژاد بر «محفوظ» بودن جایگاه رییس‌جمهوری دقت نکردند یا هنوز خوشحال از نشستن بر صندلی‌های مجلس، خیلی در بند اینکه محفوظ بودن این جایگاه چه‌ها که نمی‌کند، نبودند. 

اما احمدی‌نژاد یک سورپرایز دیگر هم برای روز مجلس داشت. نطقش که تمام شد دیگر به صندلی‌اش باز نگشت؛ یک راست از همان دری که وارد شده بود خارج شد تا اگر دوشادوش هاشمی وارد مجلس شد تنها خارج شود. شاید لازم هم نبود برگردد. «وی»هایش را به علامت پیروزی به عکاسان نشان داده بود. بعد از احمدی‌نژاد بقیه میهمانان از همان در از صحن خارج شدند و خودشان را با فاصله به او رساندند. ناطق‌نوری تنها کسی بود که در سمت چپ را برای خروج انتخاب کرده بود. 

 
آنان که از صحن بیرون رفتند، نمایندگان هم راه افتادند به سمت جایگاه ریاست. دبیران جوان جلسه هم شعبه‌های 15گانه بررسی اعتبارنامه نمایندگان را مشخص کردند. مرندی هم زنگ را زد و جلسه تمام شد.

دیروز، جای خالی 196 نماینده‌ای که از ورود به مجلس نهم بازماندند در صحن مجلس خالی نبود.

همان‌هایی که خیلی تلاش کردند تا خودشان باشند و خودشان. مثلا مدرک تحصیلی فوق‌لیسانس را برای نامزدی مجلس شرط کردند، اما خودشان را معاف. حالا اما آنان از نشستن بر صندلی نمایندگی معاف شده‌اند؛ شاید فرصتی شود که بروند و مدرک تحصیلی‌شان را بالا ببرند


لینارت نیلسون (Lennart Nilsson) دوازده سال از عمر خود را صرف تهیه تصاویری از رشد نوزاد درون رحم کرد. این تصاویر باورنکردنی با استفاده از دوربین های معمولی مجهز به لنز ماکرو و همچنین میکروسکوپ الکترونی گرفته شده است. در این تصاویر مراحل رشد نوزاد از ابتدای لقاح تا کامل شدن جنین و تبدیل به یک نوزاد را می بینیم.

اسپرم در لوله فالوپ (لوله شیپور رحمی)

اسپرم در لوله فالوپ (لوله شیپور رحمی)

تخمک

تخمک

یه قرار ملاقات... اما نه معمولی!

یه قرار ملاقات… اما نه معمولی!

لوله فالوپ

لوله فالوپ

دو اسپرم در تماس با تخمک

دو اسپرم در تماس با تخمک

اسپرم برنده!

اسپرم برنده!

اسپرم

اسپرم

روز پنجم-ششم

روز پنجم-ششم

روز هشتم. جنین به دیوار رحم چسبده است.

روز هشتم. جنین به دیوار رحم چسبده است.

مغز جنین شکل می گیرد.

مغز جنین شکل می گیرد.

روز 24ام. بعد از 18 روز قلب شروع به شکل گیری می کند. می دانیم که جنین یک ماه هیچ استخوانی ندارد.

روز 24ام. بعد از 18 روز قلب شروع به شکل گیری می کند. می دانیم که جنین یک ماه هیچ استخوانی ندارد.

4 هفته

4 هفته

4-5 هفته

4-5 هفته

هفته پنجم: تقریبا 9 میلی متر. به وضوح صورت جنین با سوراخ چشم و بینی و دهان مشخص است.

هفته پنجم: تقریبا 9 میلی متر. به وضوح صورت جنین با سوراخ چشم و بینی و دهان مشخص است.

40 روز بعد.

40 روز بعد.

40 روز بعد.

هفته هشتم. جنین به سرعت در کیسه رحمی رشد می کند.

هفته هشتم. جنین به سرعت در کیسه رحمی رشد می کند.

هفته دهم. پلک ها نیمه باز هستند. در روزهای آتی کاملا بسته خواهند شد.

هفته دهم. پلک ها نیمه باز هستند. در روزهای آتی کاملا بسته خواهند شد.

هفته شانزدهم. جنین از دست هایش برای شناخت محیط پیرامونش استفاده می کند.

هفته شانزدهم. جنین از دست هایش برای شناخت محیط پیرامونش استفاده می کند.

شبکه ای از رگ های خونی را مشاهده می کنید. در واقع بدن در حال ساخت استخوان است و این رگ ها تغذیه کننده استخوان بدن خواهند بود.

هفته هجدهم. ابعاد تقریبا 14 سانتی متر. اکنون می تواند صدا های بیرون را درک کند.

هفته هجدهم. ابعاد تقریبا 14 سانتی متر. اکنون می تواند صدا های بیرون را درک کند.

هفته نوزدهم.

هفته نوزدهم. هفته بیستم. تقریبا 20 سانتی متر. موهای پشمالویی بر روی سر و صورت نوزاد ایجاد می شود. این موها را با نام لانوگو (lanugo) می شناسند.

هفته بیستم. تقریبا 20 سانتی متر. موهای پشمالویی بر روی سر و صورت نوزاد ایجاد می شود. این موها را با نام لانوگو (lanugo) می شناسند.

هفته بیست و چهارم

هفته بیست و چهارم

هفته بیست و ششم

هفته بیست و ششم

6 ماه بعد. جنین کامل شده و نوزاد آماده ترک رحم می شود. در این زمان جنین به سمت پایین می چرخد تا راحت تر بتواند خارج شود

6 ماه بعد. جنین کامل شده و نوزاد آماده ترک رحم می شود. در این زمان جنین به سمت پایین می چرخد تا راحت تر بتواند خارج شود


بازی شب گذشته سپاهان و استقلال با همه خوشی ها و ناراحتی هایش برای هواداران دو تیم به پایان رسید و زردپوشان اصفهانی با برتری 2 بر صفر به جمع 8 تیم برتر لیگ قهرمانان راه یافتند.

مثل همیشه آنچه از این مسابقه به یادگار می ماند همین لحظات متضاد شادی و ناراحتی‌ها است و اینکه سپاهان توانست با پیروزی بر یک تیم ایرانی به مرحله بالاتری برود. گذر زمان از یادمان خواهد برد که چرا هواداران سپاهان این هجمه سنگین را علیه رحمتی ایجاد کردند. اینکه بازیکنان استقلال انگار وزنه به پاهایشان بسته بودند و اینکه مرزبان چطور کنار زمین با حرکات عجیب و غریبش روی اعصاب دروازه بان استقلال پیاده‌روی می کرد و خیلی مسائل دیگر هم از یادمان خواهد رفت، اما شب گذشته به یمن گزارشگر بازی شاید دیگر همه این مسائل یادمان نرود و تا مدت ها در گوشه ذهنمان بماند.

شاید تا سال های سال هیچ هوادار استقلال نخواهد برای یک دقیقه هم که شده فیلم این بازی را تماشا کند. نه اینکه فکر کنید به خاطر شکست تیمش هواداران این تیم نخواهند این بازی را تماشا کنند بلکه شیوه گزارش گزارشگر بازی در دقایقی از بازی به حدی یک طرفه بود که برای آبی ها سوهان روح شده بود و آنها را آزادر می‌داد.

شاید این اصلی ترین دلیل برای ندیدن دوباره بازی سپاهان و استقلال برای آبی ها باشد.

سخنی داریم با صدا و سیما، سخنی داریم با گزارشگری که شب گذشته برای دقایقی یادش رفت دیدار سپاهان و استقلال اگر چه در یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا بود، اما در دو طرف میدان هر دو نماینده ایرانی بودند و بازی هم جنبه ملی داشت.

با نوشتن این مطلب سخنی داریم با همه دست اندرکاران برنامه های ورزشی و اینکه اگر با دقت به صحبت های گزارشگر بازی گوش می سپاردند متوجه برخی خلاء‌ها خواهند شد. کاستی هایی که چند صباحی است بینندگان و علاقمندان به فوتبال را آزار می دهد.

در باب کاستی گزارش‌های ورزشی به خصوص در زمینه فوتبال، مقالات و یادداشت های زیادی از سوی رسانه های مختلف نوشته شده اما به نظر گوش شنوایی نیست.

گزارشگر مسابقه حساس شب گذشته سپاهان و استقلال شاید توانست با آوایی هیجانی، حساسیت بازی را بالا ببرد، اما در مورد نحوه بیان برخی واژه ها و جملات، یک طرفه به قاضی رفت و باعث دلخوری استقلالی ها شد. این دلخوری امروز به کاربران خبرگزاری فارس هم کشیده شد تا جایی که در کوتاه ترین زمان ممکن کاربران با ارسال پیام هایی؛ انتقادهای تندی نسبت به گزارش این مسابقه داشته باشند.

برای ما اینکه سپاهان در یک دهه اخیر موفق ترین باشگاه ایران بوده و توانسته افتخارآفرینی کند تردیدی نیست و به عنوان یک ایرانی به آن هم افتخار می کنیم.

وقتی سپاهان به فینال لیگ قهرمانان آسیا می رسد همه رسانه ها مانند تیم ملی از این نماینده ایران حمایت می کنند و برایش آروزی موفقیت دارند، وقتی فصل گذشته به دلیل 2 اخطاره بودن رحمان احمدی، دروازه بان زرد پوشان بازی برنده را مقابل السد قطر 3 بر صفر بازنده معرفی می شود، مانند هر ایرانی  ناراحت می شویم و این غفلت را مورد نقد قرار می دهیم و برایش افسوس می خوریم.

در فوتبال حرفه ای، نبرد شب گذشته سپاهان و استقلال امری کاملا طبیعی بود، اما گزارشگر بازی خیلی از موارد را رعایت نکرد و با گزارش یک جانبه شرایط برابری را حداقل در حوزه رسانه آن را تغییر داد. 

همه می دانند که در سال های اخیر با وجود تعیین سقف قرارداد خیلی تیم ها برای خرید ستاره ها این قانون را دور زده و با پرداخت رقم های میلیونی بازیکنان مورد نظرشان را جذب کرده اند که در این راستا استقلال و سپاهان بیش از دیگران مورد نقد قرار گرفته‌اند.

از یاد نبرده ایم و همه به خوبی می دانیم که قیمت بازیکنان سپاهان کم‌تر از بازیکنان تیم هایی مثل استقلال و پرسپولیس و ....نیست. همه خوب می دانیم که سید مهدی رحمتی، خسرو حیدری، جانواریو، عمادرضا، ابراهیم توره، سید جلال حسینی و ..... چگونه به سپاهان رفته اند.

شب گذشته گزارشگر تلاش می کرد که با تکرار واژه "بازیکنان میلیاردی استقلال" به مخاطبان بگوید که سقف قرارداد برای آبی ها رعایت نشده و آنها هزینه های کلانی را پرداخت کرده اند، دریغ از اینکه همین شرایط در سپاهان هم وجود داشته و اکثریت تیم ها هم چنین وضعیتی داشته اند، اما نکته اساسی در بیان موضوع آن هم در رسانه ملی است. گفتاری که می تواند در افکارعمومی مورد قضاوت قرار بگیرد و اگر در بیان آن انصاف نباشد باعث گمراهی بسیاری خواهد شد.

 

 

حتی بهتر از خود آقای گزارشگر می دانیم که در فوتبال حرفه ای جهان نیز ستاره های برزگ جهان هم ضربات آزاد را خراب می کنند یا بهترین فرصت ها را هم از دست می دهند. وقتی مجتبی جباری ضربات آزاد را خراب می کند، آقای گزارشگر این بازیکن ملی را به یک بچه آماتور تشبیه می کند.

در فوتبال کنونی جهان به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن نتیجه تا آخرین دقیقه هیجان حکفرماست و هیجان در میان علاقمندان موج می زند، اما نکته جالب اینجاست که گزارشگر بازی شب گذشته از دقیقه 60-70 بازی را برای استقلال و هوادارانش تمام شده می دانست و زودتر از داور و دیگران سوت پایان بازی را به صدا درآورده بود.

 

به جملات زیر دقت کنید:

"ضربه ای که جباری زد یک بچه آماتور بهتر می توانست بزند، بازی دیگر تمام شده است و استقلال رفته رفته باید از این جام خداحافظی کند، در استقلال هزینه های میلیاردی شده، سه بازیکن استقلال به زحمت توانستند توپ را بگیرند. این تیم یک تیم میلیاردی است، انصافا سپاهان بدون اشتباه بوده است، شماری از هواداران استقلال در حال ترک ورزشگاه هستند و عده دیگری شوک زده بازی را تماشا می کنند، باید دید خطای برهانی روی بنگر کارت دارد یا خیر و ....."

و دیگر چه باید گفت؟ همه این جملات و خیلی جملات دیگر برای بهم ریخته شدن اعصاب هواداران یک تیم کافی نیست؟ مگر نه اینکه بازی شب گذشته برای ایران یک بازی ملی به شمار می رفت آیا بهتر نبود صدا و سیما از گزارشگری بی طرف و ملی برای گزارش این مسابقه استفاده می کرد؟ سپاهان میزبان بود و شکی در آن نیست اما وقتی گزارشگری نمی تواند احساسات و تمایلات شخصی و تعصبات شهر خود را کنترل کند چرا باید گزارش بازی به این مهمی به او سپرده شود؟ مگر هواداران استقلال چه هیزم تری به او فروخته بودند که باید 90 دقیقه صحبت هایی این گزارشگر که گاهی به توهین برمی گشت را تحمل می کردند.

دیشب که صحبت های یک جانبه این گزارشگر را گوش کردیم یک لحظه به این نتیجه رسیدیم که او با یک گزارشگر کشورهای عربی چه فرقی می کند؟ این گزارشگرهای عربی هستند که وقتی تیمشان در هر دقیقه اییه نماینده از ایران گل می زند با صدای بلند و گوش خراش خود می گویند"خلاص".

به هیچ وجه بحث جانبداری از استقلال نیست. شب گذشته سپاهان تیم بهتری بود و مزد برتری خود را هم گرفت. این تیم به حدی از استقلال برتر بود که اعضا کادرفنی و بازیکنان استقلال در مصاحبه های پایان بازی به آن اعتراف کردند و این پیروزی هم نوش جان همه سپاهانی ها، اما انصاف هم چیز خوبی است. گاهی در جریان بازی یادمان می رفت که همین استقلال قهرمان جام حذفی شده، همین استقلال 2 بار در آسیا قهرمان شده و دو ستاره روی پیراهنش دارد. این رسم برخورد با چنین تیمی نبود. شاید چنین گزارش هایی عاملی هستند تا برخی از بینندگان تلویزیونی مسابقات حساس فوتبال را مجبور مجبور می شوند با صدای خاموش تماشا کنند.

هر چند که می دانیم هر چه به جایی نرسد فریاد است. خوب می دانیم که خیلی از مردم و هواداران شکایات خود به روابط عمومی صدا و سیما بابت چنین گزارش های ضعیفی ارائه کرده اند اما چه فایده. کورسوی امیدمان به تاسیس شبکه ورزش است و اینکه بلکه برنامه سازان این شبکه با نگاه تخصصی تر و احترام بیشتر به مخاطب به فکر پرورش نیروهای متخصص باشند تا گزارش ها هم در سطح حرفه ای تر و اصولی تر به مخاطبان ارائه شود


استقلال امروز در یکی از ضعیف ترین مسابقات فصل مغلوب تیمی شد که بعد از تغییر مربی در هفته های متوالی با نمایش های درخشان اثبات کرده با اختلاف تیم اول ایران است. تیمی با ظرفیت فوق العاده فنی، بازیکنان بزرگ، شرایط گروهی متعادل و مدیریتی که حالا همه بدون استثنا آن را از دلایل توفیق می دانند.

http://khabarkhooneh.com/Binary/UploadedFiles/2011-09-18/olqxvtetqm_IMG_8309.JPG
 اما سپاهان امروز تیمی را برد که تقریبا کمتر کارشناس فوتبالی بود که در ابتدای فصل به چیزی به جز قهرمانی این جمع آبی پوش فکر کنند. پروژه موسوم به کهکشانی ها اما در جایی شکست خورد که باید نقطه قوت استقلال می بود. جایی به اسم نیمکت مربیان. اگر سپاهان امروز تمام و کمال از مربی خوش فکرش در راه پیروزی بهره برد سهم استقلال مثل همیشه در این زمینه ناچیز بود... اما پرویز مظلومی که حالا جدایی اش از استقلال قطعی است، نه به خاطر نتیجه که به خاطر عملکرد باید کار خود را در این باشگاه پرطرفدار تمام شده بداند. آنچه که در پی می آید دلایلی است که می شود برای این جدایی کاملا محتمل در نظر گرفت:

http://www.bivajeh.com/uploaded/bivajeh5c71004bde7738126c78b48e1b3de960_20111023122127_mazlomi.jpg
 1. در حساس ترین مسابقه فصل تیم فاقد روح سلحشوری بود. بازیکنان در مسابقه ای که نتیجه نهایی یک فصل را درون خود داشت ذهن کاملا ناآماده ای داشتند. اما اوج این موضوع را می شد در جایی دید که سرمربی استقلال در تمام بازی لحظه ای از جای خود بلند نشد تا تیم در هم شکسته اش را به جلو و به شجاعت بخواند. او البته قبلا با بستن ترکیب نسبتا دفاعی ضریب شجاعت خود را نشان داده بود.

http://www.khabaronline.ir/Images/News/Larg_Pic/19-1-1391/IMAGE634694454544271177.jpg
2. زلاتکو کرانچار در بازی امروز 2 تغییر کارگشا در تیمش داشت. او هاشم بیک زاده و مهدی جعفرپور را در سمت چپ و راست خط دفاع به بازی گرفت و راه نفوذ استقلال را از گوش ها بست. این 2 بازیکن چهره هایی هستند که حتی گفته می شود ممکن است در فهرست مازاد سپاهان باشد. اما امروز وظیفه تاکتیکی خود را نسبت به تیم به بهترین شکل انجام دادند و حتی می شود گفت هاشم بیک زاده و جعفرپور به همراه سزار و امید ابراهیمی ستارگان بازی بودند. در سمت مقابل ترکیب استقلال اما فاقد کوچکترین خلاقیت به نظر می رسید. مظلومی که روش 1-3-2-4 را انتخاب کرده بود از ارش برهانی که امسال بهترین بازی ها را در پست هافبک چپ انجام داده به عنوان مهاجم نوک استفاده کرد و نوک حمله تخصصی تیمش یرکوویچ را روی نیمکت نشاند. البته یرکوویچ تعویضی اول استقلال بود اما استقلال در آن لحظه 2 گل خورده بود و شرایط روحی جبران شکست را نداشت.

http://www.khabaronline.ir/images/2011/9/mazloomi.jpg
 3. پرویزخان  در تمام فصل با زبان تند و لحن طلبکارانه دیگران را علیه تیم خود شورانده است. اظهارنظر درباره مسائلی که مطلقا به وی ارتباطی ندارد همواره از ویژگی های رفتار سرمربی استقلال قلمداد شده است. البته حاصل این اظهارنظرها مثبت نیست و انرژی شدیدی که همراه به استقلال وارد شده است.

http://img.irna.ir/1390/13900903/30680615/30680615-1984955.jpg
 4.مظلومی نمی داند یا نمی خواهد بداند . بعد از بازی استقلال مقابل الجزیره و در شرایطی که حریف کاملا برتر از حریف بود. مظلومی در کنفرانس مطبوعاتی الجزیره را فاقد شایستگی برای سرگروهی دانست جمله ای که با اعتراض خبرنگاران ایرانی حاضر در ابوظبی مواجه شد. او حملات بی شمار حریف و موقعیت های مسلم این تیم را به هیچ می انگاشت و از شایستگی هتی تیم خود برای برد می گفت.او نمو نه ای از یک نیپ خاص است که در فوتبال ایران کم هم نیستند .  شک نکنید مظلومی امروز هم در کنفرانس مطبوعاتی از دیوار بهانه بالا خواهد رفت.
5.یکی از بازیکنان معروف استقلال می گوید کار مظلومی در استقلال شروع نشد تا ما بفهمیم او مربی خوبی است یا نه ... این اظهارنظر دردناک به فضای تمرینات استقلال در طول فصل اشاره دارد، فضایی که باعث شد در همه سال هواداران استقلال در انتظار یک نمایش کهکشانی از تیم مورد علاقه شان بمانند.امسال  از نظر فنی هیچ پیشرفتی در استقلال به چشم نیامد و  امروز نمی شود درباره یک ویژگی خاص تاکتیکی یا سبک بازی آبی ها صحبت کرد. در واقع استقلال تیمی نیست که اثر مربی را در آن ببینیم. رجوع کنید به سپاهان؛  همین 90 دقیقه ای که پشت سرش گذاشتیم.
 6. اشاره به این موضوع کمی سخت است اما باید گفت. پرویز مظلومی روی نیمکت موجود جذابی نیست به هر حال باید پذیرفت که هدایت یک پروژه کهکشانی باید در اختیار کسی باشد که فاکتورهای مختلف مربیگری را داراست، کسی که از فاصله هزاران کیلومتری ارتعاشات رفتار جذابش قلب ها را تسخیر می کند.
 7. طرفداران سرمربی استقلال بر ما ببخشند اما این عین حقیقت بود حالا وقتش رسیده که بنویسید شب بخیر و موفق باشید جناب آقای پرویز مظلومی تو با کسب یک جام استقلال را آسیایی کردی، 4 دربی را با پیروزی پشت سر گذاشتی و 2بار در جمع 3 تیم لیگ برتر ایستادی اما طرفداران امروز چیزهای بیشتری می خواهند...مفاهیمی مثل زیبایی ، طراوت ، برتری جویی ، حس و همه چیزهایی که عشق فوتبالها را زنده نگاه می دارد.


بازی پلی‌آف مرحله یک‌هشتم نهایی

تیم فوتبال استقلال تهران

سه‌شنبه دوم خردادماه 1391- ساعت 20:30

ورزشگاه فولادشهر اصفهان

تیم فوتبال سپاهان اصفهان

تماشاگر: 12 هزار نفر

داور: کیم دونگ جین (کره جنوبی)

دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و سپاهان اصفهان

کمک‌ها: جون هانگ سانگ، جانگ بیونگ اون (کره جنوبی)

اخطار: حنیف عمران‌زاده، جی‌لوید ساموئل، آندو تیموریان(استقلال)- محرم نویدکیا(سپاهان)

دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و سپاهان اصفهان

سپاهان: رحمان احمدی، هاشم بیگ‌زاده، محسن بنگر، جلال حسینی، مهدی جعفرپور، امید ابراهیمی، مهدی کریمیان، محرم نویدکیا (74- احمد جمشیدیان)، فابیو جانواریو، جواهیر سوکای (60- مهدی سیدصالحی)، برونوسزار (81- حسین پاپی)

سرمربی: زلاتکو کرانچار

استقلال: مهدی رحمتی، علی حمودی (43- گوران یرکوویچ)، پژمان منتظری، حنیف عمران‌زاده، میثم حسینی (69- محسن یوسفی)، اندرانیک تیموریان، جی‌لوید ساموئل، مجتبی جباری، فریدون زندی (80- میلاد میداوودی)، خسرو حیدری و آرش برهانی

سرمربی:پرویز مظلومی

دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و سپاهان اصفهان

مقدمه:

بدون شک بازی امروز سپاهان و استقلال، حساس‌ترین جدال ایرانی لیگ قهرمانان آسیاست. جدالی که می‌تواند به سوپرجام آسیایی ایران تعبیر شود. رویارویی ستارگان لیگ برتر در معیت دو تیم سپاهان و استقلال در لیگ قهرمانان آسیا، دیکته کردن اندیشه‌های فنی سرمربی کروات‌ برابر سرمربی وطنی و یا بالعکس. کم‌ظرفیت بودن ورزشگاه فولادشهر در برابر خیل عظیم هواداران، کری‌خوانی و کلاس گذاشتن مربیان دو تیم اعم از موشک‌خورده و نخورده(!) از موضوعاتی است که این بار در لیگ قهرمانان آسیا بر حساسیت دیدار سپاهان و استقلال افزوده است.

شرح بازی:

دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و سپاهان اصفهان

سپاهان با سیستم 2-4-4 و استقلال با سیستم 1-3-2-4 بازی را آغاز کردند. استقلال امروز با یک مهاجم بازی را آغاز می‌کند و گوران یرکوویچ اولین مهره تعویضی استقلال در بازی خواهد بود. این در حالی است که سپاهان با دو بازیکنی که کمتر در این فصل بازی کرده‌اند به زمین آمده است. یعنی مهدی جعفرپور و هاشم بیگ‌زاده که در سمت چپ و راست سپاهان به میدان خواهند رفت.

 نیمه اول:

دیدار تیم های فوتبال استقلال تهران و سپاهان اصفهان

بلافاصله بعد از سوت داور کره‌ای، بازی به شکلی جاندار و پرتحرک از سوی دو تیم به خصوص سپاهانی‌های میزبان آغاز شد. 15 دقیقه ابتدایی مسابقه را بدون شک باید به حساب زردپوشان نوشت. مردان زلاتکو کرانچار با دو مهاجم زهردار و هماهنگ خود (سزار و سوکای) در شروع کار نفس مدافعان و دروازه‌بان استقلال را گرفته بودند. پاس‌های تک‌ضرب و ایجاد مثلث‌هایی خطرناک از سوی طلایی‌پوشان سبب شد تا سپاهانی‌ها از جناح راست آهنگ دروازه پسران آبی‌پوش را در دستور کار خود قرار دهند.

در دقیقه هفتم بازی، محرم نویدکیا با شوتی سهمگین موجب شد تا رحمتی با دفعی ناقص پایه‌گذار گل اول سپاهانی‌ها شود. برونو سزار با یک فرصت‌طلبی در شش‌قدم استقلال با یک شوت آرام و بیرون پا گل اول را به سود سپاهانی‌ها وارد دروازه کرد. بعد از گل انتظار هواداران آبی‌پوش این بود که شاگردان پرویز مظلومی با تغییر سیستم و با اضافه کردن به مهاجمان خود گل خورده را جبران کنند، اما انگار آبی‌پوشان از زور لازم برای این کار بی‌بهره بودند. در عوض طلایی‌پوشان با پاس‌های تک‌ضرب و هماهنگی خیره‌کننده دوباره نبض توپ و میدان را در دست گرفتند.

برتری سپاهان تا جایی پیش رفت که محسن بنگر باز هم از خط دفاع سپاهان جدا شد و نقش یک مهاجم سرزن و گلزن را ایفا کرد. او با ضربه سر در دقیقه 34 گل دوم تیمش را وارد دروازه استقلال کرد تا روحیه میزبان را بیش از پیش بالا ببرد. در دقایق انتهایی نیمه اول پرویزخان که قافیه را بد جوری باخته بود با خارج کردن علی حمودی و به زمین آوردن یرکوویچ قصد داشت تا حداقل یکی از گل‌های خورده را جبران کند که موفق نشد و نیمه اول با برتری قاطع شاگردان زلاتکو به پایان رسید.

نیمه دوم

جریان مسابقه در نیمه اول و خوردن دو گل از سوی تیم استقلال سبب شد تا آنان در نیمه دوم با حرکات خسرو حیدری و همکاری مجتبی جباری و آندو تیموریان به دروازه طلایی‌پوشان نزدیک‌تر شوند. اما سپاهانی‌ها با ذخیره و اندوخته دو گل به ثمر رسیده با تجمع در میانه زمین و پرس یاران حریف تمامی راه‌های نفوذ استقلالی‌ها را طی یک بازی حساب‌شده و منطقی بسته نگه داشتند. زردپوشان با این ترفند و دوندگی بی‌امان در تمامی نقاط زمین گهگاهی دل به ضدحملات هم بسته بودند که باز هم در دقایقی خطرناک ظاهر شدند.

سرمربی مظلوم استقلال که راه به جایی نبرده بود با نشستن بر روی نیمکت مربیگری‌اش در اندیشه حفظ این جایگاه بود. از آن سو کرانچار با آوردن سیدمهدی سیدصالحی به‌جای سوکای سعی داشت به مدافعان استقلال اجازه ندهد که با خیال راحت در حملات تیم‌شان مشارکت کنند. به هر حال سپاهانی‌ها با یک آنالیز فنی و حساب‌شده توانستند تیم استقلال را که در این بازی به‌شدت بی‌آزار نشان می‌داد در نصف‌جهان از ادامه لیگ قهرمانان آسیا حذف کنند.

دقایق کلیدی:

دقیقه 5 : گریز جواهیر سوکای و شوت وی از یک زاویه بسته را مهدی رحمتی به خوبی دفع کرد.

دقیقه 15 : وقتی برونو سزار از روی خط طولی پا به فرار گذاشت با یک ضربه تو سر توپ مدافعان استقلال را جا گذاشت اما شوت وی را رحمتی طی دو ضرب گرفت.

دقیقه 21 : سانتر تندوتیز مهدی جعفرپور در دهانه دروازه استقلال با ضربه سر جواهیر سوکای، دل استقلالی‌ها را لرزاند اما گل دوم سپاهان به ثمر نرسید.

دقیقه 59 : فرار جواهیر سوکای و شوت سرضرب وی به بغل دروازه استقلال برخورد کرد.

دقیقه 62 : پاسکاری کریمیان و سزار در داخل محوطه جریمه استقلال با شوت بی‌دقت کریمیان از بالای دروازه رحمتی به بیرون رفت.

شرح گل‌ها:

1-0 سپاهان؛ دقیقه 7: شوت سنگین محرم نویدکیا را رحمتی به شکلی ناقص دفع کرد تا در برگشت برونو سزار روی پاس سوکای دروازه استقلال را از پشت شش‌قدم باز کند.

2-0 سپاهان؛ دقیقه 34: بعد از چند بار رفت و برگشت توپ در حوالی محوطه جریمه استقلال ارسال بلند توپ به محوطه 6قدم با ضربه سر محسن بنگر به گل دوم زردپوشان تبدیل شد.

بهترین بازیکن:

هر چند معمولا در تمامی مسابقات زننده گل‌ها را به‌عنوان بهترین بازیکن انتخاب می‌کنند ولی در این مسابقه جواهیر سوکای مهاجم آلبانی‌تبار سپاهان با سرعت بی‌نظیر خود دفاع استقلال را آزرد و خسته کرد. سوکای دو پاس گل باارزش را ساخته و پرداخته کرد تا بهترین بازیکن میدان لقب بگیرد.

اتفاق ویژه:

1-درگیری مهدی رحمتی با مرزبان در فاصله دو نیمه از اتفاقات تلخ این بازی بود که با دخالت دیگر بازیکنان ختم به خیر شد.

2-شاید بتوان گفت خوشحال‌ترین تماشاگر این مسابقه امیر قلعه‌نویی بود. او تمدید قراردادش با تراکتور را تا پایان این بازی به تعویق انداخت و حالا با حذف آبی‌پوشان از لیگ قهرمانان آسیا بیش از پیش به نیمکت استقلال نزدیک شده است.